گرچه این انحراف ونمونه های تاریخی آن از جمله بهائیت وحتی وهابیت دربستر عقاید دینی وگرایش های دینی اجتماعی شکل می گیرد،امام عامل تعیین کننده در آن پیوند با هم سویی بین نوعی برداشت وقرادت انحرافی از عقاید با مطامع واهداف غیردینی یا اشتباه وبیراهه رفتن بر اثر جهل وسوء برداشت یا القائات یک عامل نفوذی برای بهره گیری از افراد معتقد القای یک برداشت انحرافی به او یا تحریک مطامع وهوای نفسانی اش است .جریان انحرافی حجتیه به نوعی از تمام این زمینه ها وعوامل انحرافی سودجسته  است که می توان علائم آن رادر این موارد جست وجو کرد.

الف)تاثیرپذیری از قرائت ناصواب انجمن حجتیه که در ادبیات این جریان بازتاب دارد.

ب)تلاش برای مصادره شرایط اجتماعی ونارضایتی از تبعیض وبی عدالتی برخواسته از سیاست های اشتباه دوران کاگزاران واصلاح طلبان وبه کارگیری شعار عدالت برای جذب آرای مردمی که دنباله گزینه ای جدید منجی بوده اند.

ج)بی توجهی به علما وروحانیت محوریت قرائت های شخص غیرتخصصی از پدیده ظهور ومهدویت.

د)تلاش برای القای پدیدآمدن علائم ونشان های آخر الزمان وجای دادن برخی عوامل وعناصر خود در فهرست مربوط به آن علائم ونشان های آخر زمان وجای دادن برخی عوامل که اصرار بر معرفی سید یمانی،سیدخراسانی وشعیب بن صالح،سفیانی و… در همین راستا قابل ارزیابی است.

ه)عبور از شریعت واسلام تحت پوشش ادبیات عرفانی که گذشتن دوره اسلامیت وفرارسیدن دوره انسانیت را توجیه آماده سازی حکومت حقه وگذار از حکومت مستضعفین قرار می دهد.

و)تلاش برای نشان دادن کرامت وعلائم ارتباط با عالم غیب ومعنا.

ز)گرایش به اباحه گری ونقص برخی احکام شریعت مثل نشست وبرخواست با برخی گروه های بی اعتنا به رعایت احکام شرعی یا به حاشیه بردن امر به معروف ونهی از منکر مقابله با طرح های مربوط به حجاب وعفاف.

ح)چنگ اندازی به بیت المال با توجیه فراهم آوردن عقبه اقتصادی برای گذار به سوی حکومت حقه.

ط)ادعای تمسک به ولایت به معنای فراتر از ولایت فقیه واتصال به ولایت حقه حضرت ولی عصر(عج)

نویسنده: کارشناس سیاسی-منصورالهی