اگر یادمان باشد یکی از انتقاداتی که رئیسجمهور به برخورد با بدحجابها داشت با این مضمون بود که با بدحجابها برخورد دوگانه میشود؛ یعنی در هنگام انتخابات و راهپیمایی رسانهی ملی با نشان دادن چهرههای بدحجاب به این مسئله که بدحجابها هم در انتخابات شرکت میکنند، افتخار میکند؛ ولی پس از انتخابات با همان افراد برخورد سلبی میشود. البته این ادعای خیلی از مخالفین برخورد با بدحجابی و بیحجابی در کشور هست و امروزه به بخشی از گفتمان این دسته از افراد تبدیل شده است. این ادعا کلیت سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی را در مظان اتهام قرار میدهد و از اساس با بنیانهای اعتقادی نظام در تعارض است؛ زیرا نظام جمهوری اسلامی نمیتواند به واسطهی احیای یک امر واجب کفایی، یک یا چند مورد از محرمات را ترویج دهد.
با این حال در ایام انتخابات مسائلی پیش میآید که باعث میشود بر فرهنگ و مسائل اخلاقی جامعه صدمات جبرانناپذیری وارد شود. از طرف دیگر از این اشتباهات، به خصوص وقتی از نهادهایی مثل رسانهی ملی سر بزند، ممکن است سرخوردگی دلبستگان به نظام اسلامی را در پی داشته باشد، تا جایی که برخی از علما و فضلای حوزهی علمیه به این قضیه معترض شدهاند؛ به طور مثال آیتالله سعیدی، تولیت آستانهی مقدسهی حضرت معصومه (سلام الله علیه)، در جمع فعالان فرهنگی با اشاره به این قضیه گفتهاند: «گاهی مواقع تصاویر بیحجابها در راهپیماییها و انتخابات نشان داده میشود و از آنها مصاحبه گرفته میشود، این کار گاهی این نکته را در ذهن مخاطب القا میکند که سخنان بی حجابها ارزش بیشتری دارد.»
کارناوالهای تبلیغاتی و فرو ریختن حریمها
برخی از نامزدهای انتخاباتی در سالهای گذشته با به راه انداختن کارناوالهای تبلیغاتی که عمدتاً نسل جوان در آن حضور داشتند، سعی میکردند فضای هیجانی برای مخاطبان خود ایجاد کرده و به ادعای خود، نسل جوان را با این شیوه پای صندوقهای رأی بکشانند. با فرض اینکه خود نامزدهای محترم قصد استفاده از جذابیت جنسی زنانه ندارند و از دختران و زنان بدحجاب برای این امر استفاده نکنند، به طور طبیعی نمیتوان انتظار داشت اهل فکر و نظر و دانشگاهیان در کارناوالهای تبلیغاتی و جمعهای مختلط جوانان شرکت کنند، پس ناگزیر جمعی از افراد بدحجاب و بدپوشش نیز در این جمعها حضور خواهند داشت؛ همان گونه که در جریان انتخابات ۸۸ در گروه حامیان نامزدهایی چون احمدینژاد و رضایی که مدعی اصولگرایی و حفظ ارزشهای انقلاب و اسلام بودند، از این چهرهها دیده میشد.
لازمه و نتیجهی قطعی به راه انداختن کارناوال، تجمع افراد ناهمگون، بینظمی، شلوغی و بههمریختگی سطح شهر است و بدون شک حرکات و رفتارهای غیرعرفی و منافی عفت نیز در این بههمریختگیها به وقوع میپیوندند. همچنین برخی از افراد از این تجمعات سوءاستفاده میکنند تا از رفتاری که به خاطر محدودیتهای عرفی در طول سال نمیتوانند انجام دهند، در این مواقع مرتکب شده و به نوعی از این فرصت برای اعتراض به هنجارهای موجود بهره ببرند. در انتخابات ۸۸ نیز تجمع بخش عظیمی از جوانان طبقهی متوسط و مرفه در کارناوالهای یکی از نامزدها مصداق این مسئله بود.
ترویج رفتار منافی عفت در سایهی شعار جوانگرایی
شعار آزادی و جامعهی مدنی که سید محمد خاتمی در انتخابات سال ۷۶ مطرح کرد در سایهی مخالفتهای تند، هم از سمت برخی مخالفان و هم از سمت قشر عظیمی از مردم این گونه تفسیر شد که وی طرفدار آزادی به معنی بیبندوباری و فرو ریختن هنجارها و ارزشهاست؛ لذا تجمعات انتخاباتی دختران و پسران جوان با هدف هنجارشکنی از همان سال آغاز شد. انتخابات سال ۸۰ اوج تجمعات جوانان و حامیان خاتمی بود که آزادیهای خود را منوط به ادامهی دولت خاتمی میدیدند. در انتخابات سال ۸۴ نیز هاشمی رفسنجانی که سعی داشت خود را ادامهی گفتمان خاتمی نشان بدهد، طی گردشی ۱۸۰ درجه از اردوگاه جناح راست سنتی قدیم به اردوگاه اصلاحطلبی جدید عزیمت کرد و از همان اول تجمعات جوانان به خصوص دختران بدحجاب را ساماندهی کرد که با پیشانیبندهای هاشمی ۲۰۰۵ در اذهان ناظران باقی مانده است. در حقیقت تیم تبلیغاتی هاشمی میخواست این گونه وانمود کند که آیتالله میخواهد آزادیهای اجتماعی بیشتری شبیه آنچه در دنیای غرب وجود دارد به جوانان بدهد.
مسلم است که نامزدهای انتخاباتی این چند سال گذشته که اکثراً یا خود روحانی بودهاند یا از خانوادهی روحانی و اهل مذهب و دیانت بودند، نه در اندیشه و نه در عمل موافق بدحجابی و عدول از ارزشهای اخلاقی اسلام نیستند؛ لکن افراد و تیم تبلیغاتی که دور این گونه چهرههای سیاسی جمع میشوند با مشاورههای نادرست چنین برنامههای تبلیغاتی را ترتیب میدهند. در حقیقت بروز چنین رفتارهای اجتماعی از طرف حامیان کاندیداها ناشی از سهلانگاری نامزدهاست تا طراحی و عقاید شخص آنان. نتیجهی این کارناوالها و نمایش آن در فیلمهای انتخاباتی نامزدها شکستن بسیاری از حرمتها در جامعه و در بین خانوادههای معتقد و جوانان مقید به مسائل شرعی است.
باید به این امر توجه کرد که هیجانات ایام انتخابات و سایر رخدادهای سیاسی تمام میشود، ولی نتایج فرهنگی آن در درازمدت باقی میماند. رئیسجمهوری که ایام تبلیغات از حضور این همه جوان استفاده کرده و احیاناً به طور ضمنی به اینکه جوانان بدحجاب و بیقید هم حامی او هستند، افتخار کرده است، نمیتواند پس از به قدرت رسیدن برنامهای که مخالف نظرات آنان باشد، اجرا کند و حتی مجبور میشود مثل برخی از مسئولین در گذشته در برنامهی زندهی تلویزیونی متعرض گشت ارشاد و برنامههای ترویج حجاب شود.
از طرف دیگر حاضر شدن دختران بدحجاب در کارناوالهای کاندیداهای ارزشی و مذهبی، به خصوص روحانیون با سابقهای که صاحب تألیفات دینی و حتی کتاب تفسیر هستند، دختران مقید به حجاب را دچار تردید در اصلِ حجاب میکند؛ زیرا میبیند نامزد روحانی و صاحبنظر در حوزهی دین نه تنها با این اعمال مخالفتی ندارد، بلکه به حمایت افراد بدحجاب از خود مینازد. برای همین است که پس از هر دورهی تبلیغات پرهیجان انتخاباتی، شاهد افزایش بیرویهی بدحجابی در کشور هستیم که برنامههای مقطعی مانند گشت ارشاد نمیتواند تأثیر در زدودن آثار آن داشته باشد، زیرا این تردیدها و ترویجها در حوزهی باور و اندیشه رخ میدهد، در حالی که برخوردهای سلبی فقط در حوزهی رفتار است و هیچ رفتار، گفتار و استدلال قابلتوجهی به این برنامههای سلبی الصاق نمیشود
https://sirjankhabar.ir/?p=1033