فوریترین دستاورد انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ که در واقع اصلیترین آن هم هست، پیروزی ملت و تحکیم یکی از پایههای اصلی نظام یعنی جمهوریت نظام بود.
اهمیت این موضوع از آن روست که طی ماههای منتهی به انتخابات، برخی از شخصیتها و گروههای حامی جریان پیروز بارها و بارها، با طرح ادعاهایی مضحک و اثبات نشده تلاش کردند به بهانههای گوناگون سلامت انتخابات را زیر سؤال ببرند.
از یاد نبردهایم که برخی از شخصیتهای منتسب به جریان پیروز تا همین چند وقت پیش بر برگزاری انتخاباتی مطابق با استانداردهای جهانی (که به زعم آنها لابد اکنون فاقد آنیم) سخن میگفتند و اکنون از برگزاری دموکراتترین انتخابات دنیا سخن میرانند. آنها انتخابات را غیررقابتی، فرمایشی و نتیجه آن را از پیشتعیین شده القا میکردند، اما اکنون میبینند، نام نامزد مورد حمایت آنها به عنوان فرد پیروز انتخابات اعلام میشود.
بازگردیم به چهار سال پیش و انتخابات سال ۸۸ که ملت با خلق یک حماسه و حضوری ۸۵ درصدی جلوه دیگری از مردم سالاری دینی را در مقابل دیدگان جهانیان به نمایش گذاشت و دیدید که جریان مغلوب در حالی که ۱۱ میلیون با رأی منتخب ملت فاصله داشت، چگونه علیه جمهوریت نظام برآشفت و رفتاری از خود بروز داد که تکرار آن ملالآور است. بیانیههای زنجیرهای برای دعوت به آشوب و ناآرامی صادر شد و فرمان نافرمانی مدنی علیه جمهوریت بیش از هشت ماه کشور را دستخوش آشوبهایی کرد که نتیجه آن کشته و زخمی شدن صدها نفر از شهروندان و ایراد خسارات مالی فراوان به اموال عمومی و خصوصی بود. به راستی پاسخ آنها به بازماندگان قربانیان آن آشوبها چیست؟
اکنون بازگشت این جریان به حاکمیت در سایه یک منتخب اعتدالگرا با آبشخور اصولگرایی و دعوت به عقلانیت سیاسی از طنزهای روزگار ماست. این روزها اغلب یادداشتنویسان رسانههای وابسته به اصلاحات صحبت از گشایش فصلی نو در عرصه سیاسی کشور میکنند که یگانه عنصر آن رویکرد به عقلانیت و خرد سیاسی است، بدون آنکه پاسخ بدهند که اگر به زعم آنها عقلانیت از کشور رخت بربسته بود، سهم آنها در بروز و پیدایش آن چه میزان بوده است؟
جریان اصولگرایی به عنوان یک جریان پویا و ریشهدار با پایگاه رأی دستکم ۱۶ میلیونی در این انتخابات هرگز نمیتواند مغلوب و شکست خورده این رقابتها نام بگیرد، بلکه باید بر خود ببالد که در ایجاد حماسه سیاسی مورد نظر رهبر معظم انقلاب به زیباترین شکل ممکن ظاهر شد و به نتیجه انتخاباتی تمکین کرد که منتخب آن برای رفتن به دور دوم و نتیجهای که معلوم نبود، حتماً و الزاماً به نفع او رقم بخورد تنها ۲۶۱۲۵۱ رأی فاصله داشت. اما برخلاف مدعیان جمهوری خواهی بازی را به هم نزد و به رأی ملت احترام گذاشت.
هواداران جناب آقای دکتر روحانی رئیسجمهور محترم، شب های گذشتاه در بسیاری از نقاط مختلف کشور از جمله دیشب در سیرجان تا پاسی از شب به جشن و پایکوبی پرداختند بدون اینکه کوچکترین مزاحمتی برای آنها ایجاد شود و از اینکه نتیجه انتخابات باعث ایجاد انبساط خاطر و خوشحالی در بسیاری از هموطنان گردید ما هم خود را در خوشحالی آنها سهیم میدانیم؛ اما بپذیریم که رأیدهندگان سال ۸۸ هم از همین ملت بودند و هوداران منتخب پیروز حق داشتند که به شادی و خوشحالی بپردازند، اما همگان دیدند که جریان شکست خورده از رأی ملت چگونه این شادی غرورآفرین را برای هواداران و همه ملت برای مدتها به عزا تبدیل کرد.
از این رو باید ۲۴ خرداد را نقطه عطفی در رفتار خردمندانه جریان به ظاهر مغلوب (اصولگرایان) تلقی کرد. جریان اصولگرایی و فراتر از آن نظام جمهوری اسلامی نشان داد آنچه که اصالت دارد، رأی مردم است ولو اینکه نامزد منتخب با کمترین درصد ممکن حائز اکثریت آرا شود. اصولگرایی ثابت کرد که هدف وسیله را توجیه نمیکند و در کنشهای سیاسی مقلد اصول ماکیاولی که میگوید: « همیشه در پی سود خویش باش، فقط به خود احترام بگذار، بدی کن اما به شیوهای که گویی نیکی میکنی، حریص بوده و هرچه میتوانی تصاحب کن، خسیس باش و خشن، در اولین فرصت دیگران را بفریب، دشمنانت را بکش و اگر توانستی دوستانت را هم. » نیست.
بنابراین به زعم ما اصولگرایی به معنای یک تفکر، پیروز این میدان بود و پیام انتخابات مبنی بر دعوت به عقلانیت و خردورزی پیش از هر جریانی متوجه جریان اصلاحات است.
/ رحیم زیادعلی
https://sirjankhabar.ir/?p=1817