بشار اسد با وجود گذشت بیش از ۲ سال از آغاز بحران تحمیلی بر کشور سوریه و جنگ تمام عیار ترویستهایی که از سوی حدود ۳۰ کشور عربی و غربی پشتیبانی میشوند، همچنان پابرجاست و جبهه تروریستها به هیچ یک از اهداف طراحی شده دست نیافته است.
بحران داخلی سوریه از ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱ شروع شدهاست که این بحرانها تحت تاثیر عوامل خارجی جهت ایجاد نا امنی و ساقط کردن حکومت مردمی سوریه به وجود آمده است.
تاکنون اسناد و شواهد بسیاری توسط رسانهها و سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی دال بر اقدامات و عملیات های تروریستی گروههای مخالف بشار اسد، که از سوی کشورهای خارجی کنترل و حمایت میشود موجود است.
در این رابطه میتوان به کشورهای عربستان، قطر، ترکیه، امارات( محور عربی-ترکی) و همچنین آمریکا، فرانسه و انگلیس( محور غربی) و رژیم صهیونیستی اشاره نمود که از گروههای مخالف و تروریستها در سوریه به شدت حمایت میکنند و با تقویت مالی و تسلیحاتی تروریستها نقش مؤثری در ایجاد نا امنی و سازماندهی عملیاتهای تروریستی ایفا میکنند.
در راستای طرح ضد سوری اتحادیه عرب در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۲ اعلام کرد هیئت سوری حق حضور در نشستهای اتحادیه عرب را نخواهد داشت ،همچنین این اتحادیه در ۳۰ مارس ۲۰۱۲ نیز خواستار کناره گیری بشار اسد از قدرت شد..
کشورهای حامی مخالفان دولت سوریه به سردمداری آمریکا و رژیم صهیونیستی در ۱۷ فوریه ۲۰۱۲ با تصویب قطعنامهای یازده مادهای در مجمع عمومی سازمان ملل از دولت بشار اسد میخواهند که ظرف ۱۵ روز طرح اتحادیهٔ عرب را اجرایی کند.
اتحادیهٔ عرب خواستار کناره گیری بشار اسد از ریاست جمهوری و انتقال قدرت به معاونش بود.
۱۳۷ کشور که به این قطعنامه رأی مثبت دادندو ۱۲ کشور از جمله ایران، روسیه، چین، کوبا، ونزوئلا و کره شمالی به این قطعنامه رای منفی دادند.
در این راستا، باید به تلاش آمریکا در فرستادن کمکهای مالی و تسلیحاتی به تروریستها و مخالفان سوری اشاره نمود علیالخصوص ارتباط آمریکا با جبهه النصره، که از مهمترین و بزرگترین گروه های مسلح و تروریست در سوریه بوده و در ژانویه ۲۰۱۲ اعلام موجودیت کرد، اشاره نمود؛ که با حمایت های تسلیحاتی آمریکا توانسته است فجایع بزرگی در این کشور رقم بزند.
جبهه النصره، گروه وابسته به القاعده در سوریه است که از زمان آغاز ناآرامیها در این کشور با دولت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه وارد جنگ شده است.
در خصوص این نیروهای تندرو تکفیری باید یادآور شد که در سوریه با همکاری کشورهای غربی و برخی دولت های عرب منطقه (عربستان ، قطر ، اردن) و ترکیه فعالیت خود راتحت عنوان “جهاد” آغاز کردند و پس از گذشت چند ماه نام “جبهه نصره اهل الشام” را برای خود انتخاب کردند که هدف از این نامگذاری فعالیتشان در چند کشور شامات (سوریه، لبنان، اردن و فلسطین) برای برپایی خلافت اسلامی است.
این جبهه پس از چند عملیات تروریستی در اواخر سال ۲۰۱۱ سرانجام در تاریخ ۲۴ ژانویه ۲۰۱۲ اولین بیانیه خود را در زمینه “جهاد” علیه نظام سوریه به منظور برپایی خلافت اسلامی صادر کرد و روند انفجارها ، ترور شخصیتهای سیاسی و ایجاد رعب و ناامنی را در میان مردم سوریه آغاز کردند.
چندی پیش نشریه انگلیسی «ساندی تایمز» به نقل از منابع نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی خود خبری متشر کرد که نیروهای ویژه اسرائیل با هدف ردگیری تسلیحات شیمیایی و خرابکاری وارد سوریه شدهاند.
پس از اعلام این خبر منابع مطبوعاتی عربی اعلام کردند که یگانهای نظامی اسرائیلی به صورت محرمانه در مقاطع زمانی مختلف از اراضی ترکیه برای ورود به سوریه استفاده میکنند.
این خبر تایید خبر برخی رسانههای سوری بود که در جولای گذشته اعلام کرده بودند که یگانهای نظامی اسرائیلی از خاک ترکیه و از طریق مسیر حلب وارد سوریه شده و به گروههای مسلح اضافه شدهاند، بود. آنها مأموریت خود را تسلط بر سلاح های شیمیایی سوریه معرفی کردهاند.
روزنامه صهیونیستی ” معاریو” در این رابطه نوشت: آمریکا و انگلیس طرحی را برای حمله زمینی به سوریه آماده کردهاند که در آن نیروهای نظامی اردن و ترکیه و اسرائیل مشارکت خواهند داشت و این موضوعی است که مورد تاکید روزنامه انگلیسی “تایمز” نیز قرار گرفته شده است.
از دیگر تلاشهای رژیم صهیونیستی میتوان به اطلاعات ارائه شده توسط روزنامه هاآرتص از حمله رژیم صهیونیستی به سوریه اشاره کرد و مقامات رژیم صهیونیستی که مدعی شدند که هدف، یک کارخانه تولید اسلحه و یک کاروان سلاح بوده که برای نیروهای حزب الله در لبنان ارسال میشده است.هدف از این حمله منهدم کردن محموله موشک های ضد کشتی “یاخونت” روسی بود که به سوریه ارسال شده بود.
در این میان دولت قطر و عربستان سعودی اجرا کننده برنامه دولت آمریکا در سوریه هستند و قطریها نقش منفیای در بحران سوریه بازی میکنند، نقشی که مانع از پایان یافتن بحران در آن کشور شده است.
نیویورکتایمز گزارش کرده است که قطر علیرغم مخالفتهای آمریکا تعدادی سلاح دوش پرتاب ضد هوایی در اختیار شورشیان گذاشته است.
عربستان و قطر در نقش فراهم کننده منابع مالی و نیروی تروریستی مورد نیاز برای ارسال به سوریه عمل میکردند. به این ترتیب پشتیبانی مالی و نیروی انسانی لازم برای ایفای نقش معارضه سوری را عربستان و قطر بر عهده داشتند.
نماینده سوریه در سازمان اعلام کرد: عربستان و قطر به مخالفان و تروریستهای مخالف سوریه سلاح می دهند. به گفته وی، بخشی از سلاح ها به وسیله کشتی از لیبی به لبنان و ترکیه ارسال شده و از طریق خاک کشورهای همسایه وارد خاک سوریه می شوند.
یونایتدپرس می افزاید: منابع مخالفان سوریه گفتند که موشک های کونکورس ساخت روسیه که ضد تانک می باشند از سوی عربستان به آنان داده شده و این سلاح ها عملا در شهر حلب مورد استفاده قرار گرفت و در جلوگیری از عملیات نیروهای ارتش سوریه در این شهر سهم بسزایی داشت.
یونایتدپرس افزود: تعدادی از موشکهای کونکورس در اختیار شورشیان که در بلندیهای کفر حمره در ریف حلب شمالی مستقر هستند وجود دارد و آنان در انتظار ورود تانکهای نظام سوریه می باشند.
شاهزاده بندر بن سلطان بن عبدالعزیز آل سعود، رئیس دستگاه جاسوسی عربستان در اوایل ماه ژانویه از گروه تروریستی النصره خواست که رهبری تمام گروههای شبه نظامی و تکفیری در کشور سوریه را به دست بگیرد. نقش وی در بحران سوریه انکارناپذیر است.
هدف بندر بن سلطان سرنگونی نظام سوریه بود، تا به این طریق ائتلاف ایران – سوریه و حزب الله را در هم شکسته حزب الله را در جنوب لبنان منزوی کند تا تاثیر گذاری حزب الله را در منطقه به حداقل برساند.
اما حکومت ترکیه از دیگر کشورهای مخالف سرسخت نظم سوریه با تمام توان وارد درگیری تمام عیار با دولت سوریه شد. ترکیه تلاش نمود تا نقش رهبری منطقهای سرنگونی دولت سوریه را بر عهده بگیرد و در این کار تلاش کرد تا یک ارتش مجهز برای سرنگونی حکومت سوریه ایجاد کند.
رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه در آوریل ۲۰۱۲ در سخنانی تهدید کرد که اگر سوریه آتش بس را نادیده بگیرد، آنکارا خود وارد عمل میشود. ترکیه صبورانه منتظر میماند تا ببیند که آیا سوریه به آتش بس عمل میکند یا نه، اما اگر دمشق آتش بس را نادیده بگیرد ما آماده اقدام هستیم.
درباره ارسال سلاح و نیرو از مرز ترکیه باید گفت: منطقه “باب الحوا” نقطه مرزی ترکیه و سوریه یکی از اصلی ترین راه های ارتباطی برای ورود سلاح و نیرو به سوریه است. این منطقه تحت کنترل کامل شورشیان قرار دارد و شبه نظامیان بطور علنی از این منطقه سلاح وارد سوریه می کنند.
درباره میزان سلاح هایی که از فرودگاه های منطقه تحت نظارت سازمان سیا که به سوی سوریه سرازیر شده، میتوان به گفتههای یکی از اعضای مرکز مطالعات صلح استکهلم در سوئد اشاره کرد که وی در محافظه کارانه ترین حالت اعلام نمود نزدیک به ۳۵۰۰ تن اسلحه از طریق فرودگاه های اردن و ترکیه به دست مخالفان و تروریستهای مخالف سوریه رسیده است.
در دیگر بررسیهایی که در طول یک سال گذشته توسط کالج کینگ لندن انجام شده، نشان می دهد که از سال ۲۰۱۱ و از زمان شروع بحران سوریه تاکنون بیش از ۶۰۰ تروریست از ۱۴ کشور اروپایی برای شرکت در درگیری و همراهی با تروریستهای تکفیری علیه دولت سوریه به این کشور اعزام شدهاند
هیو گریفیث از موسسه تحقیقات در استکهلم سوئد از افزایش پروازها از اردن به ترکیه خبر میدهد. این بدان معناست که سعودیها هنوز بخشی از سلاحهای خود را از راه شمالی میفرستند.
روزنامه آتلانتیک نیز نوشت که رژیم صهیونیستی از اردن در دفعات مختلف خواسته تا اجازه بمباران سایتهای تسلیحات شیمیایی سوریه را بدهد. این مورد از سوی منابع اطلاعاتی هر دو طرف نقل شده است. اردن تمام این درخواستها را رد کرده و گفته که زمان برای این اقدامات مناسب نیست. چرا که برخی از سایتهای سلاح شیمیایی سوریه در نزدیکی مرز با اردن قرار دارند.
گفته می شود آمریکا هم اکنون درحال آموزش یک تیم از نیروهای عملیات ویژه خود در اردن برای مقابله با خطر تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی سوریه است.
این اطلاعات در حالی منتشر شده که پیشتر نیز روزنامه های آلمان از وجود عناصری از نیروهای نظامی آمریکا و فرانسه خبر داده که به صورت متمرکز در شمال اردن و نزدیکی مرزهای این کشور با سوریه مستقر شدهاند، بنا بر این اطلاعات، این نیروها آماده ورود به سوریه بعد از سقوط نظام بشار اسد هستند، آنها سعی خواهند کرد تا بلافاصله بعد از سقوط احتمالی اسد وارد سوریه شده و مانع از دستیابی گروههای اسلامگرا به تسلیحات شیمیایی این کشور شوند.
وال استریت ژورنال با اعلام این مطلب می نویسد : این سلاحها از انبارهای مخفی و توسط هواپیما به اردن منتقل شده و سپس در اختیار شورشیان حاضر در سوریه قرار می گیرند.
البته مقامات آمریکایی مدعی هستند که این سلاحها در اختیار گروههای میانه رو شورشی قرار می گیرد تا موضع آنها در برابر ارتش سوریه و حکومت بشار اسد تقویت شود.
در ماه گذشته میلادی و بدنبال پیروزیهای ارتش سوریه در برابر شورشیان، دولت آمریکا تصمیم به ارسال تجهیزات نظامی و افزایش حمایتهای خود از شورشیان سوری گرفت.
وال استریت در ادامه به نقل از دیپلماتها می نویسد: این محمولهها که البته بحث آموزش نیرو و انتقال سلاحهای سبک نیز شامل آن می شود با هدف تسریع انتقال سلاح از کشورهای اروپایی و متحدان عرب به شورشیان سوری و تقویت آنها تا ماه آگوست، به اردن و سپس سوریه ارسال می شوند .
نقشه مناطق درگیری در سوریه به روایت اکونومیست
مناطق آبیرنگ در اختیار نیروهای ضد دولتی، مناطق زرد رنگ در اختیار ارتش سوریه و مناطق نارنجیرنگ محل درگیری است.
کردها در مناطق خاکستری رنگ و علویون در مناطق با رنگ زرد با نقطههای سیاه مستقر هستند.
اما چرا این همه هجمه علیه دولت سوریه وجود دارد؟ یکی از اساسیترین دلایل که می توان به آن اشاره کرد، ازهم گسستن محور مقاومت عنوان کرد.
دولت سوریه در خصوص مقابله با رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر نه تنها از موضع خویش عقبنشینی نکرده، بلکه به تقویت مواضع و اهداف ضد رژیم صهیونیستی خویش ادامه داده که میتوان به تقویت محور مقاومت با جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان اشاره کرد.
رژیم صهیونیستی و متحدان عربی _ غربی پس از به خطر افتادن مواضع رژیم صهیونیستی در منطقه و احساس خطر توسط سوریه، جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان با توطئهای از پیش ترسیم شده، درصدد تضعیف سوریه و به بحران کشیدن کشور سوریه بودند تا یکی از ارکان مقاومت را تضعیف کنند و دیگر پایههای ارکان مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان توجهشان معطوف تحولات سوریه باشند تا رژیم صهیونیستی بتواند شرایط را برای نفوذ بیشتر خود در منطقه و عملی کردن تهدیدات نظامی علیه محور مقاومت را گسترش دهد .
در این شرایط رژیم صهیونیستی از هیچ عملی فروگذاری نکرده و با کمک متحدان غربی_ عربی خویش بصورت مستقیم و غیر مستقیم به ارسال سلاح و تجهیزات به سوریه و تجهیز مخالفان بشار اسد اقدام نموده تا به اهداف خویش نزدیک گردد.
کشورهای غربی، به سردمداری آمریکا و رژیم صهیونیستی در خصوص بحران سوریه سعی در ایجاد فضایی دارند که بگویند آنچه در سوریه اتفاق افتاد همان “بهار عربی” ـ به ادعای حاکمان کشورهای غربی و “بیداری اسلامی” مورد تاکید جمهوری اسلامی ایران ـ است که در کشورهای تونس، مصر و لیبی اتفاق افتاده، در حالی که آنچه در کشور مصر و لیبی و تونس به وقوع پیوست طغیان مردم علیه حاکمان دیکتاتوری بود که سالهای متوالی هم پیمان رژیم صهیونیستی و آمریکا بودند.
حسنی مبارک به مدت سی سال دارای عمیقترین روابط با رژیم صهیونیستی بوده و با انواع حمایتها از این رژیم و حتی در اختیار قرار دادن کمکهای مالی و تسلیحاتی سعی در استحکام حکومت خویش را داشته که با اعتراضات مردم مواجه شدند و با همه حمایتهای رژیم صهیونیستی ،غرب و آمریکا که منافعشان را در حضور حکام دیکتاتور همچون زینالعابدین بنعلی در تونس، حسن مبارک در مصر و معمر قزافی لیبی میدیدند از هیچ تلاشی در جهت سرکوب قیامهای مردمی فروگذاری نکردند، و نهایتا تجربه شکست این تلاشها و پیروزی مردمی شد.
اما آنچه در سوریه اتفاق افتاد نشان میدهد که سوریه از زمان حافظ اسد در رأس جبهه مقاومت و مبارزه با رژیم صهیونیستی و همپیمانان غربیاش قرار داشته و این روند در زمان بشار اسد ادامه داشته ،این برای کشورهای غربی، آمریکا و رژیم صهیونیستی غیرقابل تحمل بوده و در همچنین شرایط سعی در پیوند زدن اعتراضات مردمی منطقه (بهار عربی) با بحران از پیش ترسیم شده در سوریه را داشتند که مردم سوریه را ناراضی و ناخرسند از حکام خویش جلوه دهند تا نوعی توجیه در جهت حمایت از مخالفان و تروریستهای تکفیری در سوریه داشته باشند.
اما چرا حکومت سوریه تاکنون مقاومت کرده و بر توطئهها و هجمه انبوهی از کشورهای حامی تروریست و گروههای تکفیری در خاک سوریه توفیق داشته این است که زمانی بیداری در کشورهایی مانند مصر و تونس و لیبی اتفاق افتاد و منجر به سرنگونی رژیم های حاکم شد که حاصل حضور اکثریت واقعی مردم در اعتراض به حاکمان و خواهان تغییر آنها و برقراری حکومت مردمی بودند در حالی که در تحولات سوریه به هیچ وجه اکثریت مردم دخالت ندارند بلکه قشر اندکی از اپوزیسیون مسلح این شرایط ناامنی را در سوریه رقم زدند.
از سوی دیگر این پرسش مطرح می شود که چرا تاکنون اقلیت مخالف سوری طی ۲ سال اخیر موفق به انجام برخی عملیاتهای خرابکارانه و تروریستی و ایجاد ناامنی در سوریه شدهاند؛ جواب در این است که مخالفان سوریه بشدت مورد حمایت کشورهای مخالف دولت سوریه هستند و از لحاظ تسلیحاتی مسلح میباشند و ماهیت این بحرانها در خاک سوریه کاملا خارجی و دارای یک طرح پیش نوشته شده برای براندازی حکومت سوریه و شکستن محور مقاومت است.
شاید بتوان پایداری و مقاومت سوریه را در مقابل این تهاجمات با دفاع جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ تحمیلی مقایسه کرد، دفاعی که سیل زیادی از کشورها با حمایت همه جانبه از دشمن ما کشورما را تحت بیشترین فشارها قرار دادند اما جمهوری اسلامی که حکومتی بر خواسته از مردم را دارد با همه توان خود در مقابل دشمنان خود ایستادگی کرد تا سرانجام بعد از هشت سال پایداری و مقاومت دشمنان ما عقب نشینی کرده و به قدرت جمهوری اسلامی که همان حکومت مردمی است ایمان بیاورند.
با توجه به شرایط موجود در سوریه و حمایت همهجانبه از مخالفان دولت سوریه و تروریستهای تکفیری در ایجاد ناامنی توسط رژیم صهیونیستی، آمریکا و دولتهای غربی، مجموع صحنه معادلات در سوریه حکایت از این واقعیت دارد که ارتش و مردم سوریه همراه با بشار اسد بوده و حمایتهای همهجانبه خود را از وی اعلام داشتند.
حدود دو سال از هجمه همهجانبه علیه دولت بشار اسد و نظام مردمی این کشور، سوریه همچنان مقاوم در مقابل تروریستها و جبهه صهیونیستی ـ عربی ایستاده و به نوعی اتحاد مردم با ارتش و دولت بشار اسد و تمایل در جهت ابقای نظام وی و نتیجه نگرفتن مخالفان سوریه، نقطه اثبات دروغپردازیهای رسانههای غربی و عربی برای همجنس دانستن اتفاقات سوریه با انقلابهای کشورهایی مانند مصر، لیبی، تونس و … است.
این مسئله تا جایی نمایان میشود که پس از حدود ۲ سال از درگیریها در سوریه میان مخالفان و تروریستها اختلافات بسیاری بروز گردیده و این یک دستاورد بزرگ برای مردم سوریه، ارتش و بشار اسد محسوب میشود.
در حال حاضر سوریه خط اول محور مقاومت در مقابل توطئه و حملات همه جانبه رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی_غربی است و در یک شرایط ویژه برای مقابله و حفظ محور مقاومت به سر میبرد.
https://sirjankhabar.ir/?p=4918