دور جدیدی از فتنه گری عربستان در منطقه، با ایفای نقش “بندر بن سلطان” و پیشنهاد مشوق های اقتصادی به اروپا آغاز شده است . اعلام آمادگی ریاض برای ضربه زدن به سوریه و حزب الله از موضوعاتی بود که “بندر بن سلطان” در دیدارهای خود با سران اروپایی به آن پرداخت.
پایگاه خبری تحلیلی “سیرجان خبر”؛ عربستان سعودی به عنوان بزرگترین کشور شبه جزیره عربی و با برخورداری از امکانات ویژه مادی و معنوی، از دیرباز تلاش کرده نقش سنتی و مداخله جویانه خود را در منطقه بر اساس انگیزه های مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و مذهبی حفظ کند. وجود رقبای سنتی (ایران و مصر) و نیز ظهور رقبای نوپا (ترکیه و قطر)، موجب شده است عربستان با تکیه بر توانمندی ها و نیز حضور خود در نهادهایی چون شورای همکاری خلیج فارس، سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک(، اتحادیه عرب، سازمان همکاری کشورهای اسلامی، گروه ۲۰ و جنبش عدم تعهد، بر نفوذ منطقه ای خود بیفزاید.
با برخاستن موج بیداری اسلامی در شمال آفریقا و خاورمیانه، آل سعود با توجه به درآمدهای هنگفت نفتی و نیز وابستگی سیاسی به غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا، تلاش های خود را جهت دخالت و نفوذ در تحولات منطقهای افزایش داده و در حوزه های مختلفی از بحرین و یمن گرفته تا سوریه و لبنان و شمال آفریقا گام نهادند.
نقش دوگانه خاندان آل سعود به ویژه در بحرین و سوریه، حاکی از آن بود که عربستان با مشاهده سرنگونی هم پیمانان دیکتاتور خود همچون زین العابدین بن علی در تونس و حسنی مبارک در مصر، به شدت نگران تاج و تخت خود بوده و احساس میکرد جبهه مقاومت به محوریت جمهوری اسلامی ایران در حال رشد و تقویت است. لذا به حمایت از آل خلیفه در بحرین برخاسته و در مقابل، همه توان خود را در جهت سرنگونی رژیم بشار اسد به کار بست.
در نوشتار حاضر مروری داریم بر آخرین تلاش سعودی ها در راستای نقش آفرینی ها تازه در منطقه خصوصا در سایه تحولاتی چون تنش در مصر و افول اخوان، انتقال قدرت در قطر، چالش های داخلی ترکیه و ترکیب تازه معارضان سوری که بستر بازیابی قدرت را برای عربستان بیش از گذشته فراهم کرده است.
جمهوری اسلامی، همکاری یا رقابت؟
عربستان سعودی که جمهوری اسلامی ایران را بزرگترین رقیب منطقه ای خود می داند، تلاش می کند تا با طرح مقوله «ایران هراسی» احساس تهدید از جانب ایران را در سطح منطقه گسترش داده و با تأکید بر قومیت عربی و اختلافات مذهبی، بر شکاف میان ایران و کشورهای عربی دامن بزند. از نگاه عربستان ایران متهم به صدور انقلاب و تلاش برای سرنگونی دولت های منطقه، ایجاد هسته های خفته در کشورهای عربی، گسترش تشیع در بین اهل سنت، و بالاخره دستیابی به سلاح هسته ای است. عربستان همسو با غرب سعی می کند ایران را به عنوان تهدید اصلی کشورهای منطقه، جایگزین رژیم صهیونیستی کند.
به نظر می آید عربستان خود نیز دچار این توهم شده و با صرف میلیاردها دلار برای خرید تسلیحات و دادن پایگاه نظامی به قدرت های فرامنطقه ای، حضور نظامی آنها را در منطقه تقویت کرده و می کوشد تا از این طریق با گسترش نفوذ ایران مقابله کند. در حوزه های سیاسی و اقتصادی نیز در سطوح منطقه ای و بین المللی، عربستان سعودی تلاش گسترده ای را برای اعمال فشار بر ایران دنبال می کند و دور جدیدی از تشویق و ترغیب آمریکایی ها برای برخورد با ایران را آغاز کرده است. به لحاظ اقتصادی عربستان جهت افزایش فشار به جمهوری اسلامی ایران، در تلاش برای جایگزین کردن نفت صادراتی ایران در پی تحریم های اعمال شده علیه کشورمان است.
با این حال عربستان در فضای دیپلماسی، این موضوع را القا می کند که قائل به مناسبات حسنه و مایل به همکاری با جمهوری اسلامی ایران است. این گرایش پس از پیروزی «حسن روحانی» در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم افزایش یافته است. به نظر می رسد عربستان که از ظرفیت ها و توانمندی های داخلی و منطقه ای ایران آگاه است، به رغم وجود اختلافات و رقابت جدی، مایل به تنش با جمهوری اسلامی نیست، لذا هر از گاهی دم از همکاری ها و هماهنگی های منطقه ای با ایران می زند.
همکاری با رژیم صهیونیستی
عربستان همسو با سیاست های غرب سعی کرده به عادی سازی روند سازش با رژیم صهیونیستی بپردازد و به رغم شعار حمایت از آرمان فلسطین، حقوق مسلم ملت فلسطین را نایده گرفته است. مناسبات پنهانی آل سعود و مقامات اسراییلی از دیرباز ورد زبان ها بوده و اخیرا منابع آگاه از تحرکات و فعالیت های جدید عربستان با محوریت «بندر بن سلطان»، رئیس دستگاه جاسوسی این کشور، خبر داده اند. بن سلطان در چارچوب این تحرکات، اخیرا سفری مخفیانه به سرزمین های اشغالی فلسطین داشته و طی این سفر چند ساعته با سران نظامی و سیاسی صهیونیستی مذاکراتی را انجام داده است.
در این نشست رئیس دستگاه جاسوسی عربستان از سران صهیونیستی خواست تا در حمله و تجاوز به نظام سوریه با عوامل توطئه ضد سوری مشارکت جدی داشته باشند. البته این در حالی است که پیش از این نیز بندر بن سلطان مسئولیت هماهنگی میان ریاض و تل آویو را برعهده داشته است و شدت این هماهنگی به حدی بوده است که در حال حاضر روابط میان آل سعود با سران صهیونیستی به اعتراف محافل اسرائیلی در سطح بسیار خوبی قرار دارد.
در این راستا، بندر بن سلطان سفرهای متعددی به سرزمین های اشغالی داشته و در پاسخ به آن نیز سران صهیونیستی بارها به عربستان سفر کرده اند. شایان ذکر است که بندر بن سلطان همچنین طی روزهای اخیر به چند کشور اروپایی سفر کرد و طی این دیدارها به سران اروپایی وعده های مالی داد. در پی این اقدام مقامات انگلیس و فرانسه برای همراهی با آل سعود در ماموریت برهم زدن امنیت و ثبات کشورهای عربی به ویژه ضربه زدن به جنبش مقاومت لبنان اعلام آمادگی کردند.
بحران سوریه
سعودیها علاوه بر جنگ سیاسی و رسانهای علیه رژیم بشار اسد، به حمایت مالی و تسلیحاتی از شورشیان این کشور اقدام نمودهاند. عربستان که از طرح های اتحادیه عرب علیه سوریه طرفی نبست، پرونده سوریه را رها نکرده و طی برخی گزارش ها در صدد اجرای پروژه «عراقیزه» کردن سوریه برآمده است. در این راستا عربستان با کمک قطر به ایجاد شاخه ای نظامی از بازماندگان القاعده در عراق پرداخته و با حمایت ترکیه قصد تحرکات میدانی و ایجاد ناامنی و انفجارات در سوریه را دارند که استمرار انفجارات و ناامنی های سوریه از ثمرات این طرح بود. از سوی دیگر عربستان سعودی با حمایت های سنگین مالی از جمله پرداخت حقوق عناصر «ارتش آزاد سوریه» به عنوان ابزاری برای تشویق عناصر ارتش سوریه به فرار و افزایش فشارها بر نظام سوریه، بهره برداری می کند.
نقش دیگر عربستان در بحران سوریه به روابط این کشور با سران معارضین سوری بازمی گردد. ترکیب جدید هیأت رئیسه «ائتلاف ملی سوریه» همسویی بیشتری با عربستان دارد. مخالفان سوریه در نشست خود در ۱۵ تیر ماه در استانبول ترکیه «احمد عاصی الجربا» را به عنوان رئیس ائتلاف ملی مخالفان سوریه انتخاب کردند. الجربا با کسب ۵۵ رأی از آرای این شورای۱۱۴ نفره به عنوان رئیس ائتلاف انتخاب شد.
الجربا یکی از شیوخ عشایر عرب در سوریه و عضو تشکل معارض «میشل کیلو» موسوم به تشکل دموکراسی است. رقابت اصلی میان احمد عاصی الجربا و مصطفی الصباغ، دبیرکل کنونی ائتلاف بود و در نهایت الجربا با کسب ۳ رأی بیشتر برنده شد. گفتنی است که احمد عاصی الجربا با عربستان ارتباط نزدیکی دارد. به این ترتیب ائتلاف ملی که پیشتر تحت نفوذ اخوان و در نتیجه مورد حمایت بیشتر قطر بود، اکنون ترکیب آن تغییر یافته و کفه سنگینی به نفع عناصر لائیک متمایل به عربستان رقم خورده است.
از طرفی عربستان سعی دارد در آستانه برگزاری نشست ژنو ۲ نیز ایفای نقش کند. عربستان مخالف حضور ایران در این نشست است و اخیرا ریاض اعلام کرده که ایران و حزب الله سوریه را اشغال کردهاند. این در حالی است که عربستان بیشترین کمک مالی را به مخالفان و تروریستهای سوری انجام میدهد.
دبیر کل سازمان ملل متحد از تداوم اختلافات درباره دعوت از ایران در ژنو ۲ خبر داد و افزود که مشارکت ایران و عربستان در گفتوگوهای پیشنهادی درباره سوریه در ژنو موضوعی است که هنوز حل نشده است و همچنان برخی کشورها درباره دعوت از ایران و عربستان برای حضور در این نشست اختلاف نظر دارند. در کنفرانس ژنو ۱ هم دو کشور ایران و عربستان حضور نداشتند؛ امری که از دید تحلیلگران سیاسی به عنوان نقطه ضعف کنفرانس ژنو ۱ در رسیدن به یک توافق می دانند. مخالفان نظام سوریه مایل به عدم حضور ایران و نقش آفرینی پررنگ عربستان در ژنو ۲ هستند، اما حامیان سوریه همچون روسیه، قائل به حضور و مشارکت ایران می باشند.
نفوذ در بحرین
نفوذ آل سعود بیش از دیگر کشورها در بحرین خود را نشان داده است، به ویژه این که هم اکنون نیز آثار اقدامات مداخله جویانه یعنی اشغال بحرین به قوت خود باقی است. آل سعود با حمایت از رژیم آل خلیفه و اقدامات سرکوبگرانه از طریق اعزام نیرو در واقع بزرگترین ضربه را به مردم مظلوم بحرین و مطالبات مشروع آنان زدند.
هدف سعودی ها از حمایت از رژیم آل خلیفه کاملا آشکار بود. آن ها از یک سو نگران بر هم خوردن معادله قدرت (حاکمیت اقلیت سنی بر اکثریت شیعی) در بحرین بودند و از دیگر سو از گسترش قیام شیعیان به بحرین به داخل مناطق سعودی به ویژه شرق این کشور در هراس بودند. نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه و خصوصا حوزه خلیج فارس نیز از دیگر عواملی بود که موجب شد سعودی ها در حمایت از آل خلیفه و سرکوب انتفاضه مردمی شیعیان بحرین، هیچ تردیدی به خود راه ندهند.
سعودیها در حالی که قیام مردمی بحرین را با همراهی آل خلیفه سرکوب کردند، در گام بعدی با طرح الحاق بحرین تلاش کردند پروسه اشغال این کشور را کامل سازند. طرح الحاق بحرین در پوشش طرح اتحاد کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس دنبال شد. این طرح در اجلاس این شورا در ۲۶ اردیبهشت ۹۱ مورد بحث و بررسی قرار گرفت، اما با پایان یافتن نشست اعضای این شورا، اعلام شد که کشورهای عضو برای تشکیل اتحادیه به توافقی نرسیده اند و مذاکرات در این باره به آینده موکول شد. نفوذ در بحرین و حمایت های سعودی از آل خلیفه در شرایط فعلی نیز ادامه داشته و می توان گفت بحرین در واقع یکی از استان های عربستان محسوب می شود.
اقدام علیه حزب الله
تعارض عربستان با حزب الله به ویژه پس از جنگ ۳۳ روزه در تابستان سال ۱۳۸۵ به اوج رسید. طی این سال ها عربستان با اتکا به ابزارهای مختلف، علیه حزب الله واردعمل شده است. اخیرا به دنبال گنجانده شدن شاخه نظامی حزب الله در لیست سیاه اتحادیه اروپا، گزارش هایی مبنی بر نقش عربستان در تحریک اتحادیه اروپا نسبت به این کار منتشر شده است.
در این گزارش ها بر این موضوع تاکید شده که دولت عربستان به صورت کاملا آشکارا به تحریک و ترغیب اروپایی ها علیه حزب الله لبنان و همچنین ایران اقدام کرده و طی این اقدامات تحریک آمیز وعده های مالی فراوانی به طرف های اروپایی داده به گونه ای که طی آن قراردادهایی در زمینه های مختلف به ارزش ده ها میلیارد دلار با این کشورها به امضا رسانده است.
در این راستا سفر اخیر «بندر بن سلطان» رئیس دستگاه اطلاعات و جاسوسی عربستان به اروپا به دور از تحولات اخیر در منطقه نمی باشد. از جمله یکی از این تحولات قانع کردن و در حقیقت تطمیع اروپایی ها به وعده های مالی و در نهایت قرار دادن نام حزب الله در فهرست گروه های تروریستی جهان است.
این سفر در حقیقت به نوعی با هدف ایجاد هماهنگی بین دستگاه جاسوسی عربستان با سازمان های جاسوسی کشورهای اروپایی و به ویژه با انگلیس و فرانسه صورت گرفته است و از دیگر موضوع های مورد بررسی در این سفر حمایت مالی از تروریست های سوریه، لبنان و عراق بوده است. منابع مذکور دیدارهای “بندر بن سلطان” را در پاریس بسیار خطرناک خواندند، چرا که این مقام آل سعود مأموریت خود را که فتنه انگیزی و حمایت از تروریسم در کشورهای عربی است در این دیدارها مطرح کرد. اعلام آمادگی ریاض برای ضربه زدن به سوریه و حزب الله هم از موضوعاتی بود که “بندر بن سلطان” در دیدارهای خود با سران اروپایی به آن پرداخت.
دخالت در مصر
آل سعود تلاش زیادی برای نجات حسنی مبارک، هم پیمان دیرینه خود در مصر به خرج داد، اما در این امر ناکام شده و انقلاب مردمی مصر به سقوط حسنی مبارک انجامید. پس از آن عربستان با حمایت از شورای عالی نظامی مصر و نیز با تکیه بر سلفیهای مصری سعی کرد نفوذ خود را در این کشور افزایش دهد. یکی از شواهد دخالت عربستان در امور داخلی مصر، تأثیرگذاری در انتخابات این کشور بود.برای نمونه سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان در یک نامه محرمانه خطاب به سفیر سعودی در قاهره از وی خواسته بود تا به هر طریق جلوی پیروزی اسلامگرایان به ویژه نامزد حزب آزادی و عدالت وابسته به گروه اخوان المسلمین را بگیرد. در این نامه آمده بود:
«بر اساس تاکید خاص خادم الحرمین الشریفین(شاه سعودی)، از جنابعالی می خواهیم که همه تلاش خود را برای جلوگیری از پیروزی نامزدهای اسلامگرا بویژه محمد مرسی مبذول دارید، زیرا گروه اخوان المسلمین خطری واقعی برای ما به حساب می آید و تمایلی در به قدرت رسیدن آنها نداریم، چون در این صورت ما جایگاه خود را در زعامت جهان عربی و اسلامی از دست خواهیم داد و برهمین اساس، از همه ابزارها برای تحقق این هدف کمک بگیرید…»
این تلاش ها نیز مانع پیروزی محمد مرسی در انتخابات نشد. مناسبات عربستان با مصر جدید توأم با احتیاط بود و هدف آل سعود آن بود که مصر جدید کشوری ضعیف و فاقد نقش آفرینی های منطقه ای باشد و از طرفی سعی کردند مانع نزدیکی حاکمیت جدید مصر به ایران شوند. با آغاز تنش ها و درگیری های سیاسی در مصر که به سقوط محمد مرسی انجامید، محافل و رسانه های وابسته به عربستان از این سقوط استقبال کرده و ریاض بلافاصله دولت انتقالی جدید به ریاست عدلی منصور را به رسمیت شناخت.
این رویکرد عربستان حاکی از اختلافات ریشه دارش با اخوانی ها بود که آن را رقیبی سنتی برای خود قلمداد می کرد. حاکمیت جدید مصر که جریانات لائیک و همسو با غرب و رژیم های سازشکار عربی در آن دست بالا را در اختیار دارند، قطعا برای عربستان بهتر خواهد بود؛ اما نگرانی دیرینه آل سعود از مصر به عنوان یک رقیب بزرگ و قوی در جهان عرب، همچنان بر سر آنان سایه خواهد افکند. بنابراین مصر پس از سوریه، دومین حوزه ای است که عربستان در آن بر رقیب خود یعنی قطر پیشی گرفته و می رود تا نفوذ سنتی خود را در سرتاسر منطقه به رخ رقبا بکشد.
نتیجه گیری:
شرایط فعلی منطقه، سعودی ها را برای ایفای نقش مجدد به تحرک وا داشته است. تنش در مصر و افول اخوان، انتقال قدرت در قطر، چالش های داخلی ترکیه و ترکیب تازه معارضان سوری از جمله عواملی است که عربستان را در موقعیت برتری قرار داده است؛ هر چند نمی توان به ادامه این برتری خوش بین بود، به ویژه آن که رقیب قدرتمندی به نام جمهوری اسلامی ایران همچنان مانع پیشبرد طرح های سعودی ـ آمریکایی در منطقه است.
از طرف دیگر طرح های سعودی – آمریکایی که بهتر است آنها را فتنه انگیزی های جدید نامید در تقابل با خواست ملت های منطقه و تنها به سود منافع آل سعود و آمریکاست. افزایش بصیرت ملت های منطقه از این موضوع، نفرت از آل سعود را در منطقه به دنبال خواهد داشت، چه این که هم اکنون ملت بحرین، یمن، سوریه و لبنان به نیت های شوم آل سعود پی برده اند.
/فرزان شهیدی
منبع: دانا
https://sirjankhabar.ir/?p=5921