
آزمایشهای علمی دقیق درباره سقوط برجهای دو قلو حاکی از این واقعیت است که گرمای ناشی از آتشسوزی نمیتواند عامل ریزش این ساختمانهای دارای سازههای فولادی قوی بوده باشد.
به گزارش“سیرجان خبر” به نقل از فارس،گاه گذشت زمان تنها عاملی است که اسرار و پیچیدگیهای حادثهای مرموز را آشکار میکند. زمان، با پردههایی که جسته و گریخته از ابعاد حادثه کنار میزند، آرام آرام تکّههای جورچین ماجرایی شگفتانگیز و مبهم را کنار هم قرار میدهد تا سرانجام بر آن پرتو حقیقت بتاباند.
حادثه ۱۱ سپتامبر نیز به عنوان یکی از بحثانگیزترین اتفاقات دهه اخیر، از این قاعده مستثنی نبوده است. ادعاهای اولیه دولت آمریکا درباره این حادثه به مرور زمان و در سایه مستندات جدید رنگ باخت، تا آنجاکه امروز ۱۱ سال پس از این واقعه، حقایق بسیاری از این ماجرا آشکار شده است.
یازدهم سپتامبر و رمزگشایی از ابعاد این حادثه، از آن جهت حائز اهمیت است که این واقعه فصل جدیدی در سیاست خارجی آمریکا گشود. پس از یازده سپتامبر دولت آمریکا با این استدلال که مورد تهاجم عملیات تروریستی قرار گرفته، دفاع را حق خود دانست و اذهان عمومی را برای تهاجم نظامی به افغانستان و عراق آماده کرد.
به بیان دیگر، آمریکا واقعه ۱۱ سپتامبر را دستاویزی برای دستیابی به اهداف خود در منطقه قرار داد تا در لوای مبارزه با تروریسم، رویایی هژمونی بر نظام جهانی را تحقق ببخشد.
چنین تحلیلی در وهله اول باعث شد تردیدهایی نسبت به ادعاهای دولتمردان آمریکایی درباره ۱۱ سپتامبر به وجود آید. منتقدان، تحلیلگران و محققان، هر چند با فشارهای زیادی از طرف دولت آمریکا روبرو بودند، موفق شدند، علیرغم همه تنوع و دگرگونیهایی که از لحاظ زوایههای دید با یکدیگر داشتند، در یک نقطه به اشتراک همهجانبه برسند و آن «رد ادعاهای اولیه دولت آمریکا درباره حادثه ۱۱ سپتامبر بود».
در میان چهرههای شاخصی که بحثهای مهمی درباره ۱۱ سپتامبر ارائه کردهاند، «کورت ساننفیلد»،فیلمبردار «سازمان مدیریت در شرایط اضطرار» و مدیر بخش عملیات رسانهای این سازمان بود که از سازمانهای تابعه وزارت امنیت داخلی آمریکا به شمار میآید.
در واقع، وی یکی از چند فیلمبرداری بود که لحظاتی پس از سقوط برجهای دو قلو و حادثه ۱۱ سپتامبر از منطقه صفر انفجار این ساختمانها فیلمبرداری کرد.

«ساننفیلد» پس از تهدیدهای آمریکا، با خانواده خود به آرژانتین پناهنده شد و اکنون در «بوینوس آیرس» زندگی میکند. «ساننفیلد» درباره موارد مشکوکی که در حادثه ۱۱ سپتامبر دیده بود میگوید: «سازمان ما ظرف چند دقیقه بسیج شد؛ در حالی که اعزام ما به محل طوفان کاترینا که قبل از آن بارها درباره آن هشدار داده شده بود، ده روز طول کشید. برای من خیلی عجیب بود که ورود تمام دوربینها به منطقه صفر ممنوع اعلام شد، تمام آن منطقه صحنه جرم نام گرفت و در همین حال تمام شواهد این منطقه جرم به سرعت پاک و زایل شد».
تخریب مهندسی شده برجهای دوقلو
«ساننفیلد» درباره حادثه ساختمان شماره ۷ (ساختمانی در کنار برجهای دو قلو که پس از ریختن این برجها در ۱۱ سپتامبر به ناگهان فرو ریخت) به نظریه «تخریب مهندسیشده» معتقد است. وی در این باره میگوید: «من ویدیوئی در اختیار دارم که نشان میدهد تل سنگها و آجرهای ناشی از تخریب این ساختمان تا چه اندازه ریز بودند و اینکه چگونه ساختمانهای دو طرف آن در هنگام سقوط ساختمان شماره ۷، دستنخورده باقی مانده بودند [در شرایطی که اگر انفجاری از داخل ساختمان صورت گرفته باشد، این حالت اتفاق میافتد].»



فرود عمودی ساختمان شماره ۷ (که تصاویر تلویزیونی آن را ثبت کردهاند) و تل منظم خرابهها که درآنها تکههای دیوارهای بیرونی دقیقا در بالا قرار گرفتهاند، دقیقا همان چیزی است که در تخریبهای کنترلشده و با مهندسیهای دقیق انجام میشود.
ساختمانها پیش از حمله با مواد منفجره روکش شده بودند
«ساننفیلد» همچنین فیلمی در اختیار دارد که شاهدی بر وجود ماده فوقانفجاری «نانو ترمیت» در ساختمانهای تجارت جهانی است. این فیلم شاهدی بر تحقیقات علمی پرفسور «استیون جونز»، استاد فیزیک هستهای دانشگاه بیرمنگام و تیم همکار وی است که بر اساس آزمایش نمونههای به دست آمده از خاکروبههای ساختمانهای تجارت جهانی گفته بود، این ساختمانها پیش از حمله با مواد منفجره خاصی روکش شده بودند.

ماده نانوترمیت (سوپرترمیت) نوع بسیار قدرتمندی از ماده ترمیت است (اکسید آهن و آلمونیوم) که حداقل یک عنصر با اندازهای بسیار ریز، در اندازههای نانو یا حتی ریزتر از آن، دارد. ماده سوپرترمیت از لحاظ قدرت تخریبی به اندازهای بالاست که هر گرم آن، از هر ماده منفجره سنّتی دیگر که در عملیاتهای تخریب از آن استفاده میشود، انرژی بیشتری تولید میکند.
«کورت ساننفیلد» از موردی مشکوک به ماده منفجره در خرابههای برجهای تجارت جهانی تصویربرداری کرده است که عدهای آن را شاهدی بیشتر بر استفاده از سوپرترمیتها برای فروپاشی این ساختمانها دانستهاند.
سوخت هواپیما توان ذوب کردن سازههای فولادی را ندارد
محمد حجازی، نویسنده و کارشناس مصری یکی از اعضای برجسته این گروه بینالمللی «حقیقت ۱۱ سپتامبر» است که درباره برخی از داستان ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بسیار ساده است. رسیدن به یک برداشت منطقی از این داستان زیاد سخت نیست. اگر تخریب کنترل شده ساختمانهای ۱و۲ و۷ مرکز تجارت جهانی توسط عناصر سرکشی در دولت آمریکا روی نداده باشد، پس عادلانه است که فرض کنیم عناصری در دولت از این حادثه آگاهی داشتند و از عاملان آن محافظت کرده و ماموریت آنها را تسهیل کرده باشند.
وی افزود: داستان مقامات آمریکایی درباره حادثه ۱۱ سپتامبر توان تحمل یافتههای علمی را ندارد. در بهترین حالت، سوخت هواپیماها نمیتواند گرمای مورد نیاز برای ذوب کردن سازههای فولادی را فراهم کند. اما دولت آمریکا بیش از ۱۰ سال است که درخواستها برای بررسی جامع رویداد را رد میکند چون آنها میدانند در صورت بررسی، واقعیت آشکار میشود.
حجازی تاکید کرد: شواهد علمی بسیاری درباره استفاده از مواد منفجره ویران کننده [در محل برجهای تجارت جهانی] یافت شده است. حجم وسیعی از «نانو ترمیت» در لایه ضخیمی از گرد و غباری که منهتن را پوشانده بود، یافت شده است. نانوترمیتها مدل جدیدی از ترمیتهایی هستند که برای تخریب کنترل شده ساختمانهای بلند از آن استفاده میکنند.
وی افزود: رفتار متقارن برجها در سقوط مستقیم بر روی پایههای خود همچنان به عنوان شواهد تاریخی این جنایت به شمار میآیند. همگی در صفحههای تلویزیون چگونگی سقوط این ساختمان را دیدیم. کارشناسان تخریب هیچگونه تردیدی ندارند آن چیزی که دیده شد، تخریب کنترل شده بود.
وجود چاشنیهای انفجاری در برجهای دوقلو و ساختمان شماره ۷
یکی دیگر از شواهدی که محققان سازمان «مهندسان و معماران حقیقتیاب ۱۱ سپتامبر» در تقویت نظریه تخریب مهندسیشده به آن اشاره کردهاند، وجود شواهدی از «چاشنیهای انفجاری» است که در فیلمها و تصاویر ریزش برجها و ساختمان شماره ۷ دیده میشود.

طبق استدلال سازمان مهندسان و معماران حقیقتیاب ۱۱ سپتامبر، تقریباً هیچ عکس یا ویدئویی از برجهای دو قلو وجود ندارد که شواهد مربوط به این چاشنیهای انفجاری در آنها دیده نشوند.
در تصویر زیر که ۵ ثانیه پس از شروع ریزش برج شمالی از آن گرفته شده است، در هر دو سمت ساختمان، تودههای گرد و خاکی که به بیرون فوران کردهاند، دیدهمیشوند که چند طبقه پایینتر از گرد و خاک ناشی از ریزش ساختمان قرار دارند.
این فورانهای گرد و خاک به بیرون، همان نشانههای چاشنیهای انفجاری هستند که به زعم کارشناسان، به علت نحوه طراحی برجهای تجارت جهانی برای سقوط عمودی آنها الزامی بودهاند. ریزش بیسابقه برجهای فولادی
شواهدی دیگری وجود دارد که به وضوح نشان میدهند، روایتهای رسمی دولت آمریکا درباره سقوط برجهای دو قلو و ساختمان شماره ۷ کاملاً اشتباه بودهاند چراکه تا پیش از این روز اگرچه ساختمانهایی با اسکلت فولادی ـ مشابه با برجهای دو قلو ـ دچار حریقهایی به مراتب شدیدتر شده بودند، اما هر گز بر اثر آتشسوزی فرونریخته بودند.

عجیبترین حادثه شاید این بود که ساختمان شماره ۷ تجارت جهانی در حالی فروریخت که هواپیمایی به آن اصابت نکرده و تنها در دو طبقه آن آتشسوزی راه افتاده بود.
دولت آمریکا ابتدا اعلام کرد ستونهای فولادی برجهای دوقلو بر اثر اصابت هواپیماها و فشارهای ناشی از آتش استحکام خود را از دست دادهاند و باعث ریزش ساختمان شدهاند.
اما چند روز بعد این فرضیه را کنار گذاشت و اعلام کرد سوخت هواپیما باعث ذوب شدن ساختار فولادی ساختمان شده است. برای اینکه این نظریه جدید درست از آب دربیاید دمای تیرهای فولادی هر طبقه باید به ۸۰۰ درجه سلسیوس برسد ـ البته این دما، از دمای لازم برای ذوب فولاد که بالای ۱۵۰۰ درجع سلسیوس است، بسیار کمتر است.
در واقع، حجم آتش در هیچکدام از این دو برج به اندازهای نبودند که ساختارهای فولادی را نرم کنند.
وجود فلزات گداخته شده در منطقه زیرزمینی برجهای دوقلو
یکی دیگر از دلایلی که پرفسور جونز برای اعتقاد به نظریه تخریب مهندسیشده ارائه کرد، گزارشهایی از وجود فلزات گداخته در منطقه صفر (گراند زیرو) برجهای تجارت جهانی بود که تا هفتهها بعد از فروریختن برجها هم همچنان داغ بودند.

https://sirjankhabar.ir/?p=8245