×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Monday, 6 May , 2024
دستان کوچکی که رنج بزرگی را به دوش می کشند/ شادی گمشده کودکان کار

به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی “سیرجان خبر” پدیده کودکان خیابانی به عنوان یکی از مشکلات آسیب‌زای اجتماعی از دیرباز در سراسر جهان وجود داشته و در سال‌های اخیر به دلایلی از جمله رشد اقتصادی، جنگ، فقدان ارزش‌های سنتی، خشونت خانوادگی و آزار جسمی ‌و روانی افزایش یافته است و بیشتر این کودکان، خیابان را جایگاهی برای امرار معاش و کسب درآمد انتخاب کرده‌اند و تلاش برای بقا برای آنان چالشی هرروزه است.  ‌

کودکان خیابانی کودکانی هستند که بیشترین ساعات زندگی و گاه تمام آن را در کوچه و خیابان می‌گذرانند و به‌رغم داشتن خانه وخانواده، ناخواسته کانون خانواده و مدرسه را ترک کرده و در محیط ناامنی چون خیابان زندگی پرمخاطره‌ای را سپری می‌کنند و درحقیقت آنها تاوان سختی را که به سبب معضلات اجـتـمـاعـی گـریـبـان‌گـیـر خـانـواده‌هـایـشـان شـده است، مـی‌پـردازند. این کودکان قربانی معضلات اجتماعی همچون فقر، اعتیاد و طلاق شده‌اند.

اکثر ما زمانی که با کودکان کار و خیابانی در شهر روبه رو می شویم، حسی دوگانه ای نسبت به آنها داریم، از یک سو دلمان نمی خواهد دستی که به سمت مان دراز کردند را خالی برگردانیم و از طرفی هم می دانیم کمک ما موجب رونق این اتفاق نامطلوب اجتماعی و تشویق افراد برای روی آوردن به آن می شود و در واقع کمک های بی هدف در کوچه و خیابان، اغلب موجب توسعه چرخه کار کودکان کار می شود.

در یکی از خیابان های شهرمان صدای نازکی به گوش می رسید،عطر،عطرای خوشبو،کسی عطر نمیخاد، آقا مغازه روبرو، عطر ارزان،آری این صدا،صدای پسر کم سن و سالی بود که با دمپایی هایی کهنه و صورتی که در این سرما سرخ و گونه هایش خشک شده بود.

پسرکی که هیچ کس جز خودش گذشته ی تلخش را نمی دانست، آری او کودک کار است که با دستان کوچکش مخارج زندگی بزرگی را می دهد.

اسمش علی است و ۱۴ سال سن دارد و از تحصیل جامانده است و دلیلش را تامین مخارج خانواده بیان می کند و چون در خانواده فقیری زندگی می کند و پول کافی برای ادامه تحصیل ندارد.

بچه دوم خانواده است و در یک خانواده ۶ نفره زندگی می کند و پدرش بعلت کهولت سن توان کار کردن ندارد و برادر بزرگ تر خانواده نیز کارگری می کند تا از پس مخارج زندگی بر بیایند.

دوست دارد همانند همسن و سال هایش درس بخواند و به مدرسه برود و از آرزوهای کودکی که از آن دور مانده است و نمی خواهد که مردم به او به چشم یک کودک کار نگاه کنند.

کودک کار خواهشی نیز از مردم داشت که اگر چیزی نمی خرند یا وقتی شیشه را پاک می کند به او بد دهنی نکنند و دارد آزادانه کار میکند حتی اگه فقیر باشد.

موضوع اصلی اینجاست که تاکنون در رابطه با این قشر آسیب‌پذیر چه فکر جدی شده است؟ و آیا در بین مسئولین اراده‌ای برای ریشه‌کن کردن این معضل وجود دارد؟ تاکنون چه دستگاه‌هایی در این رابطه ورود کرده‌اند و یادمان باشد کودکان کار هم مثل دیگر بچه‌ها، حق بازی و شادی دارند و ما باید آن را به کودکان برگردانیم.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.