به گزارش سرویس فرهنگی “سیرجان خبر” وجود مقدس امام رضا علیهالسلام در سال شهادت جد بزرگوار خود امام صادق علیهالسلام به دنیا آمد و ایشان در دامن پرمهر و محبت پدر و مادر پاک دامن خود، مراحل رشد و شکوفایی جسمی و روحی را پشت سر گذاشت که امام رضا علیهالسلام مدت ۳۵ سال از امامت پدر بزرگوار خود را درک کرد و از محضر نورانی حضرتش بهرهمند شد و آن حضرت از ۳۵ سالگی امامت امت اسلامی را به عهده گرفت و در ۵۵ سالگی به شهادت رسید.
ازدواج
تاریخ ازدواج امام رضا علیهالسلام به درستی معلوم نیست، ولی همسر گرامی حضرت، سبیکه یا خیزران، از زنان با فضیلت عصر خود بود و در عظمت شأن و مقام ایشان همین بس که امام کاظم علیهالسلام به یزید سلیط امر کرد سلام حضرت را به ایشان برساند و نیز امام جواد علیهالسلام تنها فرزند امام رضا علیهالسلام از ایشان متولد شده است.
موقعیت امام در مدینه
امام رضا علیهالسلام ، هفده سال از امامت بیست ساله خود را در شهر مدینه و در کنار اهل بیت خود سپری، و از آنجا امت اسلامی را رهبری و هدایت کرد و حضرت، شاگردان پدر را به دور خود جمع کرده، به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جد بزرگوارش امام صادق علیهالسلام پرداخت و در این راستا، گامهای استواری برداشت و موقعیت امام رضا علیهالسلام در مدینه، همه دانشمندان و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی حجاز را تحت الشعاع قرار داده بود و ایشان در تمام شئون مادی و معنوی، پناهگاه و مرجعی برای مردم به شمار میآمد.
وجود مقدس امام رضا علیهالسلام خود در این باره به مأمون فرمود: «اینکه من در اینجا ولیعهد شدهام، از نظرم هیچ بر موقعیتم نیفزوده است؛ زیرا من در مدینه، در جایگاهی بودم که نامهام به مشرق و مغرب حکومت اسلامی میرفت و در آنجا هیچ کس عزیزتر از من بود و هر کس حاجتی داشت، آن را از من میطلبید و من هم تا حد توان نیازهای نیازمندان را تأمین میکردم».
عصر هارون
امام رضا علیهالسلام پس از شهادت پدر بزرگوار خود، در سال ۱۸۳ قمری، به امامت رسید و مدت امامت ایشان بیست سال بود که ده سال از آن در دوران هارون الرشید گذشت و این مدت، دوران آزادی نسبی فعالیتهای فرهنگی و علمی امام رضا علیهالسلام به شمار میرود؛ زیرا هارون در این مدت چندان با حضرت کاری نداشت و ایشان آزادانه به فعالیتهای خود ادامه میداد و امام رضا علیهالسلام ، در این دوره توانست شاگردانی را تربیت و علوم و معارف اسلامی را توسعه دهد که مهمترین علت کاهش فشار از طرف هارون، نگرانی وی از عواقب شهادت امام کاظم علیهالسلام بود؛ زیرا اگر چه هارون تلاش فراوانی برای پنهان کردن این جنایت به عمل آورد، اما سرانجام راز این جنایت بزرگ فاش شد و باعث نفرت مردم از هارون گردید و امام رضا علیهالسلام هم از این فرصت استثنایی استفاده کرده، امامت خود را آشکار ساخت.
امام رضا علیهالسلام و امین
با درگذشت هارونالرشید در سال ۱۹۳ قمری در شهر طوس، فرزندش امین به خلافت رسید و به مدت پنج سال زمام امور کشورهای اسلامی را به دست گرفت و در این دوران، برخوردی میان امام رضا علیهالسلام و مأموران عباسی صورت نگرفته است؛ زیرا دستگاه خلافت عباسی، گرفتار اختلافهای داخلی و نبردهای امین و مأمون عباسی بر سر خلافت بود و فرصتی برای آزار و اذیت علویان به ویژه امام رضا علیهالسلام نداشت. امام، در فاصله سالهای ۱۹۳ تا ۱۹۸ قمری که مصادف با حکومت امین بود، از آزادی نسبی برخوردار بود و توانست با استفاده از این فرصت، کارهای ناتمام پدران بزرگوار خود را سر و سامان داده، خدمات علمی و فرهنگی زیادی به امت اسلامی عرضه کند.
عصر مأمون
با استقرار مأمون عباسی بر تخت سلطنت در سال ۱۹۸ قمری، فصل تازهای از زندگی امام رضا علیهالسلام شروع شد و این بخش از زندگی حضرت، با ناملایمات و سختیهای فراوانی همراه بود و فرصت هر گونه فعالیت آزادانه را از ایشان گرفت و در این دوران پنج ساله، مأمون تصمیم گرفت امام را از مدینه به شهر مرو، مقر حکومت خود آورده، ضمن استفاده از موقعیت علمی و اجتماعیشان ،کارهای حضرت را زیر نظر بگیرد و مأمون ابتدا از امام به صورت محترمانه دعوت کرد تا همراه با بزرگان آل علی علیهالسلام به مرکز خلافت بیایند، ولی امام از قبول دعوت خلیفه خودداری کرد و مأمون اصرار فراوانی نمود و نامههای متعددی میان آن دو رد و بدل شد تا سرانجام حضرت به طرف شهر مرو حرکت کرد.
مسافر ایران
هنگامی که امام رضا علیهالسلام خود را از سفر به خراسان ناگزیر دید، در چند نوبت کنار مرقد پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله حاضر شد و با وداع خویش، نگرانی و ناخرسندی خود را از این سفر آشکار ساخت و بعد از مراسم وداع با جد بزرگوار و اهل بیت خود، کاروان امام به حرکت افتاد.
مسیر حرکت امام از مدینه به خراسان به گونهای طراحی شده بود که از هر گونه واکنش احتمالی شیعیان و علویان به دور باشد و بر همین اساس، مأمون دستور داد حضرت را از داخل شهرهای شیعه نشین عبور نداده، احساسات و عواطف آنان را تحریک نکنند.
آنان کاروان حامل امام را از شهر مدینه به بصره و از آنجا به شهر اهواز حرکت دادند و کاروان در ادامه مسیر خود، وارد فارس شد و آنجا را به قصد مرو ترک کرد و همچنین کاروانیان پیش از رسیدن به مرو، مدتی در نیشابور استراحت کردند.
ولایتعهدی
چند روز پس از استقرار امام رضا علیهالسلام در مرکز حکومت عباسی، مذاکراتی بین حضرت و مأمون آغاز شد و مأمون تظاهر کرد میخواهد خلافت را به حضرت واگذار کند، ولی امام این پیشنهاد را نپذیرفت.
مأمون که چیزی جز این از حضرت انتظار نداشت، از موقعیت پیش آمده استفاده کرده، هدف اصلی خود، یعنی واگذاری ولایتعهدی را به حضرت پیشنهاد کرد و امام باز هم نپذیرفت و مأمون از راه تهدید وارد شده و گفت: «باید پیشنهاد مرا بپذیری زیرا چارهای جز این نمیبینم و تو همواره بر خلاف میل من پیش میآیی و خود را از قدرت من در امان میبینی و به خدا سوگند اگر از قبول پیشنهاد ولایتعهدی خودداری کنی، تو را وادار به این کار میکنم و چنانچه باز هم قبول نکنی، به قتلت میرسانم».
امام به ناچار پیشنهاد مأمون را پذیرفت و فرمود: «من به شرطی ولایتعهدی تو را میپذیرم که هرگز در امور مملکتی و در هیچ یک از امور دستگاه خلافت همانند عزل، نصب، حکم، قضاوت و فتوا دخالت نکنم».
اهداف شوم مأمون
یکی از ترفندهای سیاسی مأمون در مقابله با نارضایتی عمومی و فرونشاندن شورشها ،دعوت از امام رضا علیهالسلام بود تا از مدینه به خراسان بیاید و او از این راه خلافت خود را مشروعیت بخشد و با خیال آسوده حکومت کند و هدفهایی که مأمون در سیاست احظار امام رضا علیهالسلام به خراسان داشت عبارت است از: ۱٫ زیر نظر داشتن فعالیتهای امام و جدا کردن حضرت از مردم؛ ۲٫ کاشتن بذر شک و بدبینی و شایعات در مورد رهبری اهل بیت و اتهام گرایش به قدرت و سازش با حکومت؛ ۳٫ جلب و جذب جنبشهای علوی؛ ۴٫ داشتن انسانی نیرومند از نظر علمی و معنوی در دستگاه حکومتی خود برای برطرف ساختن مشکلات و تنگناها؛ ۵٫ در دستداشتن امام به عنوان برگ برنده در مقابل علویان دیگری که با دستگاه عباسی مخالفت میکردند؛ ۶٫ احساس خطر مأمون از طرف امام.
مناظرات علمی
مأمون پس از تحمیل مقام ولایتعهدی به امام رضا علیهالسلام ، جلسات گسترده بحث و مناظره تشکیل میداد و دانشمندان بزرگ را به این جلسات دعوت میکرد و اگرچه منظور از این جلسات در ظاهر اثبات مقام والای امام هشتم در رشتههای گوناگون علوم بود، در زیر پوشش ظاهری اهداف و مقاصد پلیدی دنبال میشد و مأمون میخواست مقام والای امام هشتم را تنها در بعد علمی منحصر کرده و به تدریج آن حضرت را از مسائل سیاسی کنار بزند و شعار جدایی دین از سیاست را عملی سازد و او مایل بود مسئله مناظره امام با علمای بزرگ زمان خود، نقل محافل و مجالس شود و همه علاقهمندان و عاشقان مکتب اهل بیت در جلسات خود به این مسائل بپردازند و از پیروزیهای امام در این مباحث سخن بگویند تا مأمون کارهای سیاسی خود را با خیال راحت دنبال کرده، آن را پوششی بر نقاط ضعف حکومت خود قرار دهد.
قیامها
در عصر امام رضا علیهالسلام ، قیامهای فراوانی از سوی علویان بر ضد دستگاه عباسی شکل گرفت. علت این انقلابها و قیامها، ظلم و فساد بیپایان خلفای عباسی به مردم و علویان بود و افزون بر این که آنان معتقد بودند رهبری جامعه اسلامی حق علویان است و عباسیان غاصبان خلافتاند.
برخی از این قیامها عبارت است از:
۱٫ قیام ابوالسرّایا: وی از نوادگان امام حسن مجتبی علیهالسلام است که یکی از گستردهترین انقلابهای عصر خود را رهبری میکرد و مرکز قیام ایشان کوفه بود که در این قیام دویست هزار تن از یاران خلیفه به دست انقلابیون کشته شدند.
۲٫ قیام ابراهیم بن موسی بن جعفر علیهالسلام که در یمن انجام شد.
۳٫ قیام محمدبن سلیمان، از نوادگان امام حسین علیهالسلام که در شهر مدینه قیام مردم را رهبری میکرد.
۴٫ قیام محمد دیباج، فرزند امام صادق علیهالسلام و عموی امام رضا علیهالسلام که در مکه و نواحی حجاز رخ داد.
۱٫ قیام ابوالسرّایا: وی از نوادگان امام حسن مجتبی علیهالسلام است که یکی از گستردهترین انقلابهای عصر خود را رهبری میکرد و مرکز قیام ایشان کوفه بود که در این قیام دویست هزار تن از یاران خلیفه به دست انقلابیون کشته شدند.
۲٫ قیام ابراهیم بن موسی بن جعفر علیهالسلام که در یمن انجام شد.
۳٫ قیام محمدبن سلیمان، از نوادگان امام حسین علیهالسلام که در شهر مدینه قیام مردم را رهبری میکرد.
۴٫ قیام محمد دیباج، فرزند امام صادق علیهالسلام و عموی امام رضا علیهالسلام که در مکه و نواحی حجاز رخ داد.
شاگردان
امام رضا علیه السلام در مدینه و در حوزه درسی خود شاگردان بسیاری را جمع کرده، به تربیت آنها مشغول بودند؛ شاگردانی که به گرد شمع وجود آن بزرگوار اجتماع می کردند و از علوم آن حضرت بهره مند می شدند. یکی از شاگردان آن حضرت «زکریّا بن آدم» است که نمایندگی امام علیه السلام را در قم عهده دار بود. امام رضا علیه السلام در نامه ای به او می نویسند: خداوند به سبب وجود تو بلا را از شهر قم دور می سازد، چنان که بلا را به علت وجود امام کاظم علیه السلام از مردم بغداد برطرف می گرداند». از دیگر شاگردان برجسته آن حضرت می توان از یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی، حسن بن محبوب و علی بن میثم نام برد.
آثار
وجود منبع علوم آل محمد صلیاللهعلیهوآله و فیض ربوبی در شهر مدینه، باعث شد تا دانشمندان و بزرگان جهان اسلام از نقاط مختلف برای کسب فیض از محضر امام رضا علیهالسلام به مدینه آمده و از علوم ایشان بهرهمند شوند.
ایشان در مدت امامت خود توانست آثار مهمی اعم از تفسیر قرآن، اخلاق، احکام اسلامی، پزشکی و… از خود به یادگار بگذارد و امام رضا علیهالسلام آثاری داشتهاند که برخی از آنها عبارت است از: رسالهای در مورد حلال و حرام و واجب و مستحب که به درخواست مأمون خلیفه عباسی نوشته و برای او فرستاد؛ رسالهای در طب و مسائل مختلف پزشکی که حضرت، خواص دارویی گیاهان و انواع میوهها را بیان فرموده است؛ رسالهای در علل و فلسفه احکام که در جواب پرسشهای محمدبن سنان برای وی نوشت.
مسافر بغداد
پس از سپردن منصب ولایتعهدی به امام رضا علیهالسلام مردم بغداد که مهمترین سنگر و پناهگاه عباسیان بود، دست به آشوب و شورش همگانی زدند و آنان به خارج شدن خلافت از دست عباسیان و سپردن آن به دودمان حضرت زهرا علیهاالسلام معترض بودند و به همین دلیل، مأمون را از خلافت عزل و با ابراهیم بن مهدی معروف به ابنشکله، یکی از لجوجترین دشمنان امام علی علیهالسلام بیعت کردند.
وقتی این خبر به گوش خلیفه رسید، برای فرونشاندن شورش و خلاصی از محبوبیت روز افزون امام در خراسان، به حضرت دستور داد تا همراه لشکر به سوی بغداد حرکت کند و مأمون قصد داشت خودش در مرو باقی بماند که امام با درخواست مأمون مخالفت کرد و خلیفه مجبور شد همراه امام به سوی بغداد حرکت کند.
توطئه
مأمون به همراه امام رضا علیهالسلام و فضل بن سهل وزیر ایرانیاش، با لشگر بزرگی از مرو حرکت و در مسیر راه به سرخس رسیدند و در آنجا مأمون برای از بین بردن امام و فضل نقشه کشیده بود.
به همین دلیل از آن دو خواست تا همراه او به حمام سرخس بروند. مأمون میخواست نقشه شوم خود را به دست مردان مسلح خود عملی کند و امام رضا علیهالسلام پیشنهاد مأمون را نپذیرفت و از قبول درخواست مکرر خلیفه سرباز زد.
امام، حتی فضل بن سهل را نیز از این کار منع کرد، ولی او به حرف حضرت گوش نداد و هنگامی که فضل وارد حمام شد، به دست نوکران مأمون به قتل رسید و امام رضا علیهالسلام از این توطئه مأمون جان سالم به در برد.
خبر از سرّ درون
شخصی به نام ابوحامد میگوید: روزی به امام رضا علیهالسلام نامهای نوشته و از حضرت درخواست کردم در حقم دعا کند و حضرت در جواب نامه نوشت: برایت دعا کردم، ولی نماز عصر خود را از وقت خود تأخیر نینداز و زکات اموالت را پرداخت کن.
وقتی نامه حضرت را خواندم، به خود آمده گفتم: من در نامه خود در مورد نماز عصر و زکات سؤالی نکرده و کسی جز از خدا از این مطالب آگاه نبود و من همواره نماز عصر را در لحظههای پایانی وقتش میخواندم و زکات اموال خود را هم مرتب نمیدادم.
نماز اول وقت
امام رضا علیهالسلام و عمران صابی یکی از دانشمندان بزرگ عصر مأمون، در حضور خلیفه عباسی درباره توحید بحث میکردند و امام رضا علیهالسلام با استدلال محکم، به شبهههای او پاسخ میداد. هر لحظه بحث و مناظره آن دو اوج میگرفت تا اینکه هنگام نماز ظهر فرا رسید و حضرت همان لحظه از جا برخاست و فرمود: وقت نماز فرا رسیده است و عمران که چنین انتظاری نداشت گفت: ای آقای من! ادامه بحث و پاسخ سؤال مرا قطع نکن، همانا دلم آتش گرفت که حضرت تحت تأثیر احساسات و عواطف او قرار نگرفت و با کمال قاطعیت فرمود: نماز را میخوانیم و دوباره باز میگردیم و حضرت با همراهان خود برخاسته نماز خواندند و سپس به مجلس مناظره بازگشت و به ادامه بحث پرداخت.
جود و بخشش
امام رضا علیهالسلام همانند پدران بزرگوار خود در آشکار و نهان، کمکهای زیادی به مستمندان و نیازمندان مینمود و برای حل مشکلات آنان از هیچ کوششی دریغ نمیکرد و روزی شخصی خدمت امام رضا علیهالسلام رفت و گفت: ای فرزند رسول خدا! به اندازه جوانمردی خویش به من عطا کن و کمکی به من برسان و حضرت فرمودند: ای مرد! چنین توانی ندارم که به اندازه جوانمردی خودم انفاق کنم و او گفت: پس به اندازه جوانمردی من کمک کن و حضرت به غلام خود فرمود: دو هزار دینار به او بده و در قضیهای دیگر، حضرت تمام اموال خود را در روز عرفه بین مردم تقسیم کرد.
فضل بن سهل که شاهد ماجرا بود به حضرتش اعتراض کرد و گفت: ای ابالحسن! این کار خسارت بزرگی است و حضرت فرمودند: بلکه این کار غنیمت است؛ هرگز بخشش آنچه را در برابر آن به اجر و کرم الهی میرسم خسارت نمیدانم.
همسفره غلامان
روزی امام رضا علیهالسلام با غلامان خود که بعضی از آنان سیاه پوست بودند، سر یک سفره غذا میخوردند که در این هنگام مردی از شیعیان بلخ وارد شد و حضرت را به آن حال مشاهده کرد و پس رو به حضرت کرد و گفت: ای فرزند رسول خدا! برای شما شایسته نیست با غلامان همغذا شده و بر یک سفره بنشینید و حضرت در جواب او فرمودند: «به درستی که خدای ما یکی است و همه ما از یک پدر و مادر (آدم و حوا) هستیم و پاداش و جزا هم برای اعمال انسانهاست و علاوه بر این که غذا خوردن با غلامان علامت تواضع و فروتنی است». بعد امام دوباره مشغول خوردن غذا شد و به همراه آنان از سفره کنار رفت.
پرداخت بدهکاری
یکی از ساکنان مدینه میگوید: امام رضا علیهالسلام به دستور مأمون عباسی از مدینه به سوی خراسان رفت و من چهار هزار درهم از آن حضرت طلب داشتم که فقط من و آن حضرت از آن باخبر بودیم.
فردای آن روز امام جواد علیهالسلام کسی را فرستاد که به نزد ایشان بروم و من به خانه حضرت جواد علیهالسلام رفتم و با دیدن من فرمود: پدرم از مدینه رفته است، آیا تو چهار هزار درهم از ایشان طلب داری؟ گفتم: آری ای فرزند رسول خدا و حضرت گوشه جانماز را بلند کرد، دیدم مقداری دینار در آنجاست و حضرت آنها را که قیمت روز آن چهار هزار درهم بود، بابت طلبکاریام به من داد.
نماز باران
در یکی از سالهای ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام ، خشکسالی خراسان را فراگرفت و منافقان از این فرصت استفاده کرده، این حادثه را به بدقدمی امام تعبیر کردند و در چنین موقعیتی، مأمون از امام درخواست کرد نماز باران بخواند.
حضرت دستور داد مردم سه روز روزه بگیرند و در روز سوم که مصادف با روز دوشنبه بود، به همراه جمعیت زیادی به بیابان رفت و امام رضا علیهالسلام بعد از راز و نیاز، دستان خود را به سوی خالق بینیاز بالا گرفت و فرمود: «بار پروردگارا! تو حق ما اهل بیت را بر مردم بزرگ و با اهمیت شمردهای و همان گونه که دستور دادهای به ما متوسل شده و به فضل و رحمت تو امیدوار هستند و چشم به احسان و نعمت تو دارند و پروردگارا! باران رحمت خود را بر آنان نازل فرما». بعد از دعای امام رضا علیهالسلام به یکباره آسمان دگرگون شد و باران بسیاری بارید و همه جا از رحمت بیپایان الهی سیراب گردید.
مقام امامت
حضرت امام رضا علیهالسلام در سخنانی میفرماید: «امام، خورشید تابانی است که جهانی را نورانی کرده و در افقی است که دستها و دیده بدان نمیرسد. امام ماه تابنده، چراغ فروزنده، نور طلوع کننده و ستاره راهنما در تاریکیهای شب است. امام ابری باران زا، آسمانی سایه بخش، زمینی هموار، و چشمهای جوشان است. امام، پدری مهربان، همانند مادری دل سوز و پناه بندههای خداست». امام رضا علیهالسلام در بیان امامت و ولایت حضرت ابراهیم علیهالسلام میفرماید: «حضرت ابراهیم پس از این که به مقام امامت مفتخر شد، از درگاه خداوند آرزو کرد نسل او نیز از این افتخار بهرهمند شوند. خداوند در پاسخ او فرمود: «امامت، عهد و پیمان الهی است که ظالمان و تبهکاران شایسته آن نیستند». خداوند با این بیان، امامت و رهبری هر انسان ظالم و گنهکاری را تا روز قیامت باطل کرده است.
خمس
یکی از دستورهای مالی برای مسلمانان، پرداخت یک پنجم از مازاد درآمد سال است که خمس نامیده میشود. در زمان غیبت امام زمان علیهالسلام ، فقهای جامع شرایط، عهدهدار مصرف خمس هستند و گروهی از مردم خراسان به حضور امام رضا علیهالسلام رسیده و از حضرت خواستند آنها را از پرداخت خمس معاف داشته و خمس اموالشان را به آنان ببخشد و حضرت که میدانست آنان شایسته بخشش نیستند و با نیرنگ میخواهند این وظیفه الهی را ترک کنند، به آنها فرمود: «این چه نیرنگی است که به کار میبرید؟ شما با زبان خود به ما اظهار اخلاص و دوستی میکنید، ولی از حقی که خداوند آن را برای ما قرار داده کوتاهی مینمایید» و حضرت در ادامه سخنان خود فرمود: «حلال نمیکنیم، حلال نمیکنیم، حلال نمیکنیم». همچنین آن حضرت در بیان فضیلت و آثار و برکات خمس میفرماید: «خمس، مایه کمک به دین ماست».
زکات
زکات، یکی از واجبات الهی و از منابع اقتصادی حکومت اسلامی است که نقش فراوانی در گسترش عدالت اجتماعی و اقتصادی داشته، میتواند حکومت را برای برطرف سازی شکاف طبقاتی یاری دهد و زکات هزینهای است که افراد دارای شرایط، باید برای برخی از کالاهای زندگی خود پرداخت کنند.
پیشوای هشتم امام رضا علیهالسلام در مورد آثار و برکات پرداخت زکات میفرماید: «اگر مردم زکات و حقوق مالی خود را بپردازند، هیچ فقیری پیدا نمیشود. خداوند زکات را برای تأمین زندگی نیازمندان و در امان ماندن اموال ثروتمندان واجب کرد و خداوند کسانی را که از نعمت سلامت برخوردارند، موظف کرد تا برای رفع نیازهای بیچارگان و مبتلایان آماده باشند و به آنان کمک کنند و بدانید که زیاد شدن اموال، ایجاد محبت و مهربانی در میان طبقات مختلف مردم و تأمین آبرومندانه نیازهای درماندگان، از آثار و برکات پرداخت زکات است».
پرهیز از تهمت
دین اسلام، حیثیت و آبروی افراد جامعه را بسیار محترم میداند و قرآن کریم نیز انسانها را از افترا زدن به دیگران نهی کرده است. امام رضا علیهالسلام در مذمت این عمل ناپسند اخلاقی که باعث لکه دار شدن حیثیت افراد و منزوی شدن و بیاعتباری اجتماعی آنان میشود، میفرماید:«کسی که به مرد یا زن مؤمنی تهمت زده، نسبتی ناروا یا چیزی که در او نیست به او نسبت دهد، خداوند متعال در روز قیامت او را بر کوهی از آتش نگاه خواهد داشت تا از عهده آنچه به مؤمن نسبت داده بر آید، و روشن است که هیچ گاه از عهده این نسبت بر نخواهد آمد».
نهی از رباخواری
ربا، باعث خارج شدن مال از مسیر اصلی خود که بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی مردم است میشود و در این صورت، ثروت هدف اصلی قرار گرفته و موجب بر باد رفتن نتایج تلاشهای بیشتر مردم به نفع گروهی ثروتمند میشود و امام رضا علیهالسلام در بیان آثار شوم رباخواری و ایجاد سلطه اقتصادی میفرماید: «معاملات ربوی، اگرچه به صورت خرید و فروش باشد، موجب نکبت شده و به ضرر هر دو طرف میشود. ربا باعث از بین رفتن روابط پسندیده مردم و اموال آنها میگردد. رواج ربا باعث تعطیلی کارهای خیر شده و قرض دادن به دیگران بدون توقع سود از میان مردم رخت بر میبندد».
همسایه
یکی از حقوق اجتماعی انسانها در مورد یکدیگر، حق همسایگی است. رعایت این حق بزرگ، در کنار حقوق دیگر، نقش به سزایی در سلامت و امنیت جامعه بشری دارد. به همین علت، دین اسلام که آخرین و کاملترین دین الهی است، سفارش فراوانی درباره همسایگان کرده است. امام رضا علیهالسلام میفرماید: «کسی که همسایه او از شر و بلاهای او در امان نباشد، از مانیست».
آفرینش بهشت و جهنم
اباصلت هروی، صحابه بزرگوار امام رضا علیهالسلام میگوید: روزی در محضر امام بودم و از ایشان پرسیدم که آیا بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارد یا اینکه خداوند آن دو را در آینده خلق میکند؟ حضرت فرمود: «آن دو هم اکنون وجود دارند و پیامبر اسلام زمانی که به معراج رفت، وارد بهشت شد و جهنم را نیز دید». پرسیدم: عدهای معتقدند که این دو مقدر شده، ولی هنوز خلق نشده است؟ حضرت فرمود: «آنها که چنین میگویند، از ما نیستند و ما نیز از آنها نیستیم و هر کس خلقت بهشت و جهنم را انکار کند، پیامبر و ما را انکار کرده و جزء اهل ولایت ما محسوب نمیشود و برای همیشه در آتش دوزخ باقی خواهد ماند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: این جهنمی است که مجرمین آن را انکار میکنند و آنها بین جهنم و آبی داغ و سوزان در رفت و آمد هستند».
لحظات وحشت
یاسر، خادم امام رضا علیهالسلام میگوید: از پیشوای هشتم شنیدم که فرمود: «ترسناکترین لحظات برای آدمی سه جاست که انسان در آن از هر زمانی تنهاتر است و نخست: روزی که از شکم مادر به دنیا میآید و بزرگی آن را مشاهده میکند و دوم: روزی که از دنیا میرود و آخرت و اهل آن را میبیند و سوم: روزی که دوباره زنده میشود و چیزهایی را مشاهده میکند که در دنیا ندیده بود. خداوند در این سه لحظه بر حضرت یحیی علیهالسلام درود و سلام فرستاد و ترس و حشت او را فرو نشاند و فرمود: سلام بر او (یحیی) روزی که زاده شد و روزی که میمیرد و آن روز که دوباره زنده میشود. حضرت عیسی علیهالسلام نیز در این سه جا بر خود درود فرستاد و فرمود: سلام بر من روزی که زاده شدم و روزی که میمیرم و روزی که دوباره زنده میشوم».
خانواده
با توجه به نقش بسیار مهم خانواده در نظام آفرینش، اسلام به مسئله خانه و خانواده اهمیت فراوانی میدهد و نیز در مورد تکریم آن سفارشهای فراوانی نموده، مردم را به ساختن خانوادهای نمونه ترغیب کرده است و وجود مقدس امام رضا علیهالسلام میفرماید: «نزدیکترین شما به من از نظر مقام در روز قیامت، کسی است که در مورد خانواده خود خوش رفتار باشد». حضرت در روایت دیگری میفرماید: «بهترین مردم از نظر ایمان کسی است که درباره خانواده خود نیکوکارتر باشد». خوش رفتاری با خانواده، سختگیریهای بیمورد نکردن، تربیت صحیح فرزندان، تهیه غذای حلال و نیز ایجاد رفاه نسبی و در حد توان، از مصادیق نیکی به خانواده است.
زیارت
زیارت، دیداری است مشتاقانه در پیشگاه آنکه دوستش داریم و بزرگش میشماریم. زیارت، برقرار کردن ارتباط قلبی با حجت خداست، قرار دادن خویشتن خویش در روحانیت اشراق ولی خدا، که واسطه فیض خداست. روز چهارشنبه، به چهار تن از معصومان از جمله امام رضا علیهالسلام تعلق دارد. در قسمتی از زیارت نامه پیشوای هشتم آمده است: «سلام بر تو ای ولی خدا، سلام بر تو ای نور خدا در تاریکیهای زمین، سلام بر تو ای ستون دین، سلام بر تو ای صدیق شهید. گواهی میدهم که تو نماز را به پاداشتی و زکات را پرداختی، امر به معروف و نهی از منکر کردی و تا دم مرگ خدا را پرستیدی. پروردگارا! به واسطه محبت و ولایت ایشان به تو نزدیک میشوم و از هر گروهی غیر از ایشان بیزارم».
۱۳۲ روز حضور امام رضا(ع) در ایران
۱۳۲ روز حضور امام رضا(ع) در ایران
اولین سال قرن سوم، سال خاصی برای ایران بود. سالی که ایران، میزبان امام رضا (ع) شد. در این سال، امام رضا(ع) که در آن زمان ۵۲ سال داشتند، با عبور از اروند رود در تاریخ ۸ صفر ۲۰۱ ه. ق (۱۹ شهریور ۱۹۵ شمسی) وارد ایران شدند و در تاریخ ۲۳ جمادی الثانی (۱ بهمن ۱۹۵ شمسی) از کشورمان خارج شدند. بهاین ترتیب امام رضا(ع) ۱۳۲ روز (۴ ماه و ۱۲ روز) در ایران بودند. تاریخ حرکت و ورود امام به شهرهای مختلف این طور در تاریخ نامهها آمده است؛ (تمام اتفاقات در سال ۲۰۱ قمری مصادف با ۱۹۵ شمسی روی داده است.)
ـ حرکت از مدینه، پنجشنبه ۱۵ محرم /۲۷ مرداد
ـ ورود به بصره، دوشنبه ۳ صفر/۱۴ شهریور
ـ حرکت از بصره، شنبه ۸ صفر/۱۹ شهریور
ـ ورود به اهواز، یکشنبه ۱۶ صفر/۲۷ شهریور
ـ حرکت از اهواز، دوشنبه ۱۶ ربیعالاول/۲۵ مهر
ـ ورود به شیراز، سهشنبه ۲۶ ربیعالاول/۵ آبان
ـ حرکت از شیراز، سهشنبه ۱ ربیعالثانی/۱۰ آبان
ـ ورود به یزد، چهارشنبه ۱۵ ربیعالثانی/۲۵ آبان
ـ حرکت از یزد، یکشنبه ۲۰ ربیعالثانی/۲۹ آبان
ـ ورود به نیشابور، سهشنبه ۷ جمادیالاولی/۱۵ آذر
ـ حرکت از نیشابور، جمعه ۱ جمادیالثانی/۹ دی
ـ ورود به سناباد طوس، یکشنبه ۳ جمادیالثانی/۱۱ دی
ـ ورود به سرخس، جمعه ۸ جمادیالثانی/۱۶ دی
ـ حرکت از سرخس، شنبه ۲۳ جمادیالثانی/۱ بهمن
ـ ورود به مرو، جمعه ۲۹ جمادیالثانی/۷ بهمن
۱۲۰۰ کیلومتر قدمگاه خورشید هشتم
امام رضا در مسیر ۳۴۵۰ کیلومتری مدینه تا مرو، درست قطر جنوب غربی به شمال شرقی ایران را طی کرد. قطری به طول ۱۲۰۰ کیلومتر از آبادان تا سرخس و از شهرهای اهواز، رامهرمز، بهبهان، شیراز، ابرکوه، یزد، نیشابور و سرخس عبور کرد. امام، ۱۴۴ کیلومتر دیگر هم پیش رفت تا به مرو که الان در ترکمنستان قرار دارد، وارد پایتخت موقت مامون بشود. در آن دوران، مبنای فاصله، فاصله بین دو توقفگاه یا منزل بود و مثلا میگفتند بین دو شهر، ۳ منزل راه است. فاصله ۲ منزل، مسیری است که یک مسافر در روز طی میکند و تقریبا، ۲۴ کیلومتر میشود. بنابراین اگر دیدید در کتابی تاریخی نوشته شده، شهری در فاصله ۳ منزلی شهر دیگر است باید ۳ را در ۲۴ ضرب کنید و به عدد ۷۲ کیلومتر میرسید. بر همین مبنا، فواصل شهرهایی که امام رضا رفته اند و در کتابهای تاریخی به صورت فواصل منزلی نوشته شده، بعد از ضرب در ۲۴ به کیلومترهای زیر تبدیل میشود. نکته مهم این است که جادههای آن دوران با جادههای فعلی فرق دارد و دیگر اینکه کاروان امام از مسیرهای کم تردد و ناشناس میرفت تا با هجوم مردم روبرو نشود. با در نظر گرفتن این نکات، مسیر به شرح زیر طی شده است؛
مدینه – بصره: ۴۳۲ کیلومتر
بصره – اهواز: ۲۱۶ کیلومتر
اهواز – شیراز: ۲۶۴ کیلومتر
شیراز – یزد: ۲۱۶ کیلومتر
یزد – نیشابور: ۳۸۴ کیلومتر
نیشابور – سناباد طوس: ۶۰ کیلومتر
سناباد طوس – سرخس: ۱۰۰ کیلومتر
نیشابور- سرخس: ۱۴۴ کیلومتر
سرخس – مرو: ۱۴۴ کیلومتر
شهادت جان سوز امام
مأمون که برای حفظ حکومت خود امام رضا علیه السلام را از مدینه به مرو آورده بود و با ترفندهای خود و اطرافیان به اهداف خود نرسیده بود، وقتی که رفتار و قاطعیت آن حضرت را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود و از سوی دیگر عباسیّان همواره در مورد ولایت عهدی امام رضا علیه السلام مأمون را تهدید می کردند و به او هشدار می دادند. در نتیجه وی تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام علیه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست.
دفن شبانه و مظلومانه امام رضا علیه السلام
مردم و دوستداران آن امام وقتی که خبر شهادت حضرت را شنیدند ازدحام کردند و گفتند که مأمون با نیرنگ امام علیه السلام را کشته است. مأمون شخصی را نزد مردم فرستاد و گفت تشییع جنازه به فرصتی دیگر موکول شده است. مأمون از ترس این که آشوبی برپا شود مردم را با این ترفند متفرق کرد و دستور داد جنازه آن حضرت را شبانه غسل دادند و به خاک سپردند.
https://sirjankhabar.ir/?p=45201